پارت30
پارت30
ویو به کوک
از هواپیما پیاده شدم، از فرودگاه زدم بیرون
گوشیمو از جیبم در اوردم و باز کردم.
دیدم نزدیک 100تا تماس از دست رفته دارم، زنگ زدم به یان سه بوم.
مکالمه کوک و سه بوم
کوک: الو سه بوم(نگران)
سه بوم: الو کوک(نگران)
کوک: چی شده چرا اینقدر زنگ زدین.
سه بوم: کوک میگم ولی اروم باش(نگران).
کوک: چیشده، میخوای سکتم بدی پسر(نگران).
سه بوم: ات.....(بغض)
کوک: ات چی بگو دیگه(نگران و داد).
سه بوم: ات خودکشی کرده.(بغض اخرش گریه).
کوک: شوخی میکنی نه(خنده و نگران)
سه بوم: ن به خدا کوک چرا باور نمیکنی ات خودکشی کرده بعد از اینکه رفتی، همراه با خودکشیش فیلم گرفته.
پایان مکالمه
ویو کوک
تا با چشای خودم نبینم قیول نمیکنم مگه میشه ن بابا ات نمرده
ادمین: کوک داشت خودشو گول میزد با این افکارش که یهو پیام اومد سر گوشیش(فیلم ات بود)
بعد از نگاه کردن ویدیو
کوک نه نباید این اتفاق می افتاد ات نه توروخدا چرا اینکارو با من کردی، ببخشید نباید این کارو میکردمممم(گریه و داد)
ویو به روز خاک سپاری ات
ویو کوک
امروز خاک سپاری اته صد بار به خودم لعنت میفرستم داغونم ولی نمیشه کاریه که شده.
سه بوم: داداش بیا بریم
کوک: اخه چطوری دو دسته عشقمو به خاک تقدیم کنم اخه(بی حال و گریه)
سه بوم: درک میکنم، خودتو جمع کن مامانت داره میاد.
کوک: نزارید اون زنیکه نیاد نمیخوام قیافشو ببینم.
سه بوم: باشه ولی ات اگه زنده بود نمیخواست تورو اینجور ببینه خودتو جمع و جور کن بیا بریم.
کوک: باش(بی حال)
دخترا داشتن گریه میکردن بچه ها داغون بودن کوک هم جونی برای اشک ریختن نداشت..
ویو به 5سال بعد
...
ویو به کوک
از هواپیما پیاده شدم، از فرودگاه زدم بیرون
گوشیمو از جیبم در اوردم و باز کردم.
دیدم نزدیک 100تا تماس از دست رفته دارم، زنگ زدم به یان سه بوم.
مکالمه کوک و سه بوم
کوک: الو سه بوم(نگران)
سه بوم: الو کوک(نگران)
کوک: چی شده چرا اینقدر زنگ زدین.
سه بوم: کوک میگم ولی اروم باش(نگران).
کوک: چیشده، میخوای سکتم بدی پسر(نگران).
سه بوم: ات.....(بغض)
کوک: ات چی بگو دیگه(نگران و داد).
سه بوم: ات خودکشی کرده.(بغض اخرش گریه).
کوک: شوخی میکنی نه(خنده و نگران)
سه بوم: ن به خدا کوک چرا باور نمیکنی ات خودکشی کرده بعد از اینکه رفتی، همراه با خودکشیش فیلم گرفته.
پایان مکالمه
ویو کوک
تا با چشای خودم نبینم قیول نمیکنم مگه میشه ن بابا ات نمرده
ادمین: کوک داشت خودشو گول میزد با این افکارش که یهو پیام اومد سر گوشیش(فیلم ات بود)
بعد از نگاه کردن ویدیو
کوک نه نباید این اتفاق می افتاد ات نه توروخدا چرا اینکارو با من کردی، ببخشید نباید این کارو میکردمممم(گریه و داد)
ویو به روز خاک سپاری ات
ویو کوک
امروز خاک سپاری اته صد بار به خودم لعنت میفرستم داغونم ولی نمیشه کاریه که شده.
سه بوم: داداش بیا بریم
کوک: اخه چطوری دو دسته عشقمو به خاک تقدیم کنم اخه(بی حال و گریه)
سه بوم: درک میکنم، خودتو جمع کن مامانت داره میاد.
کوک: نزارید اون زنیکه نیاد نمیخوام قیافشو ببینم.
سه بوم: باشه ولی ات اگه زنده بود نمیخواست تورو اینجور ببینه خودتو جمع و جور کن بیا بریم.
کوک: باش(بی حال)
دخترا داشتن گریه میکردن بچه ها داغون بودن کوک هم جونی برای اشک ریختن نداشت..
ویو به 5سال بعد
...
۲.۴k
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.