شروع دوباره پارت فیکبیتیاس

شروع دوباره پارت ۳۵ #فیک_بی_تی_اس


[صبح]

ا.ت ویو

امروز میخوام اون شنود رو بزارم تو اتاق یولی اما باید قایمکی انجامش بدم ... اما به کمک لوکا هم نیاز دارم

+: لوکا بیا اتاقم
*: چیزی شدا؟
+: لوکا به کمکت نیاز دارم
*: چیشده؟
+: اون یولی هستا ... اون میخواد از دست آری خلاص شه و با کوک ازدواج کنه و پولاشو بالا بکشه
*: چی؟ زیادی کلیشه ای نیس؟
+: چرا هست
*: خب چه کاری از دست ما برمیاد؟

+: ببین یولی یه دوست داره که با اون نقشه هارو میکشه باید شنود بزاریم تو اتاق کارش تا با خبر بشیم از نقشه هاش و خب یه مدرک هم واسه کوک میشه
*: اوکی ... چطور میزاری؟
+: تو دم در نگهبانی بده من میرم داخل و میزارم
*: اوکیه

ا.ت رفت داخل اتاق یولی چون تو اتاق کسی نبود و کوک و یولی هنوز نیومده بودن ... ا.ت شنود رو زیر میز یولی جا ساز کرد و لوکا هم نگهبانی میداد تا اینکه ا.ت اومد بیرون

*: گذاشتی؟(آروم)
+: آره بیا بریم اتاق من(آروم)

رفتن توی اتاق کار ا.ت که ا.ت شروع ‌کرد

+: جاساز کردم ... حالا باید منتظر بمونیم تا با اون دوستش صحبت کنه
*: کی گوش میکنه حرفاشونو؟
+: جولیا تو خونه میتونه گوش کنه
*: شبیه فیلمای پلیسی شد(خنده)
+: آره(خنده)