ازدواج سوری پارت 35
ازدواج سوری پارت 35
ویو ات
با بوسی که زد رو سرم بیدار شدم بهش گفتم محکم تر بغلم کن بدون اینکه یه لحظه درنگ کنه محکم بغلم کرد
این بغل خونه ی امن منه
اون برام مثل اشیانه ای میمونه که اگه نباشه من آوره میشم
اون گرگیه که میخواد با یه روباه زندگی کنه نه به کشتنش بده
اون کسیه که وقتی میترسم با دستاش ارومم میکنه
اون کسیه که من تو هر شرایطی میخوامش
ویو تهیونگ
ـ هی، حالت خوبه؟
ات ـ *سرشو میاره بالا *اره، خوبم، پیش تو خوبم
ویو ات
ته لباشو گذاشت رو لبام بعد چند دقیقه برداشت
ته ـ خوب خوابیدی؟
ـ اوهوم اره
ته ـ من میریم نیانگو برسونم کلاس باشه؟
ـ باشه
ویو ات
با بوسی که زد رو سرم بیدار شدم بهش گفتم محکم تر بغلم کن بدون اینکه یه لحظه درنگ کنه محکم بغلم کرد
این بغل خونه ی امن منه
اون برام مثل اشیانه ای میمونه که اگه نباشه من آوره میشم
اون گرگیه که میخواد با یه روباه زندگی کنه نه به کشتنش بده
اون کسیه که وقتی میترسم با دستاش ارومم میکنه
اون کسیه که من تو هر شرایطی میخوامش
ویو تهیونگ
ـ هی، حالت خوبه؟
ات ـ *سرشو میاره بالا *اره، خوبم، پیش تو خوبم
ویو ات
ته لباشو گذاشت رو لبام بعد چند دقیقه برداشت
ته ـ خوب خوابیدی؟
ـ اوهوم اره
ته ـ من میریم نیانگو برسونم کلاس باشه؟
ـ باشه
۹.۰k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.