🌹 🌹 من دوستت دارم دیونه پارت۳۳ خیلی عصبی بودم ازاون عصبیا
🌹 🌹 من دوستت دارم دیونه #پارت۳۳ #خیلی عصبی بودم ازاون عصبیایی که هرکی چیزی میگفت پاچشو میگرفتم...پسره ای از خود راضی بیشعور باخودش چی فکر کرده ...رویاجلوم قرارگرفت..
-بابامن....به سمتی هلش دادم وباعجله از راه پله پایین رفتم...پسره ای احمق حالا که اینطوره اونقدر میام بارویا جلو چشمت میچرخم تا بترکی...
-پسره ای بیشعور به من میگه ..آخی عمویی خوش گذشت آب بازیت بادختره اگه منم باهمچین لوبتی بودم خوش میگذشت...خب به تو چه پسره ای عقده ای ..کسی نیست بهش بگه آخه خره این لوبتی که الان داره مثل پروانه دورمن میگرده بیماره ..روان درست حسابی نداره ...اگه حالش خوب بود که نگاه چپم به من نمینداخت ...امیر در حالیکه میخندید گفت:
-نه فقط این دختره بلکه دخترای دیگه هم نگاه چپ بهت نمیندازن ...
-هر هر از خداشونم باشه...پسر به این آقایی..امیر حس میکنم ...
-حس میکنی چی؟؟
-حس میکنم چیزه ..عاش..گوشی امیرزنگ خورد.. بایکی حرف زدوگوشی رو قطع کرد..منم ادامه ای حرفمو نگفتم که عاشق رویاشدم..امیرم ازم نخواست ادامه ای حرفمو بگم...
-خیلی کنجکاو شدم دختره رو ببینم...
-فردا بیا میبینیش ...
-فرداکاردارم باید برم جایی پس فردا میام...
-شب تا ساعت چند اونجایی.؟؟.امیر که منظورمو گرفت تای ابروشو بالا دادوگفت:
-هفت وهشت دیگه کارم تمومه..دپرس شدم دوهفته بود داشتم میرفتم باشگاه ولی هنوز عادت نکرده بودم....
-میگم امیر چرااین هیکل من روفرم نمیشه..
-خیلی فعالیت داری هیکلت روفرمم میشه..چیشده توکه هنوزم که هنوزه ازباشگاه فراری هستی ..چیشده که میخوای هیکلت روفرم بشه.. خبریه؟؟
-نه..خبری نیست. این همه دارم زحمت میکشم باید هیکلم روفرم باشه ...
-آره خودتوکشتی..خندیدمو به جلو خیره شدم
روی تخت دراز کشیدمو دستاموزیر سرم بردم ذهنم رفت سمت رویابااون چشمای قشنگش آدمو جادو میکنه...گوشیمو برداشتم عکسشو آوردمو بهش خیره شدم...
-چقدر قشنگ خوابیده..عکسشوبه صورتم نزدیک کردم ولی سریع منصرف شدم صفحه ای گوشی رو خاموش کردم وگوشی رو گذاشت رو میز کنار تخت...خدیااین همه دختر چرامن عاشق رویاشدم ..اون الان تو شرایطی نیست که دنبال عشق باشه.وقتی هم خوب بشه نمیدونه من کی بودم ....اون دختره بچه پولداره توقعاتش بالاست...از روتخت بلند شدمو جلوی آینه قرارگرفتم...خب مگه من چمه .؟؟از صدقه سر امیر باشگاهم دارم میرم وهیکلم داره روفرم میشه...هه عرفان دلت خوشه ..آخه اون چیکار به تیپ وقیافت داره.ـ.اون پول براش مهمه...تیپ قیافه هم براشون مهمه ولی پول حرف اولو میزنه...به دیونگی خودم خندیدمو دوباره روتخت دراز کشیدم..
نویسنده ؛S
-بابامن....به سمتی هلش دادم وباعجله از راه پله پایین رفتم...پسره ای احمق حالا که اینطوره اونقدر میام بارویا جلو چشمت میچرخم تا بترکی...
-پسره ای بیشعور به من میگه ..آخی عمویی خوش گذشت آب بازیت بادختره اگه منم باهمچین لوبتی بودم خوش میگذشت...خب به تو چه پسره ای عقده ای ..کسی نیست بهش بگه آخه خره این لوبتی که الان داره مثل پروانه دورمن میگرده بیماره ..روان درست حسابی نداره ...اگه حالش خوب بود که نگاه چپم به من نمینداخت ...امیر در حالیکه میخندید گفت:
-نه فقط این دختره بلکه دخترای دیگه هم نگاه چپ بهت نمیندازن ...
-هر هر از خداشونم باشه...پسر به این آقایی..امیر حس میکنم ...
-حس میکنی چی؟؟
-حس میکنم چیزه ..عاش..گوشی امیرزنگ خورد.. بایکی حرف زدوگوشی رو قطع کرد..منم ادامه ای حرفمو نگفتم که عاشق رویاشدم..امیرم ازم نخواست ادامه ای حرفمو بگم...
-خیلی کنجکاو شدم دختره رو ببینم...
-فردا بیا میبینیش ...
-فرداکاردارم باید برم جایی پس فردا میام...
-شب تا ساعت چند اونجایی.؟؟.امیر که منظورمو گرفت تای ابروشو بالا دادوگفت:
-هفت وهشت دیگه کارم تمومه..دپرس شدم دوهفته بود داشتم میرفتم باشگاه ولی هنوز عادت نکرده بودم....
-میگم امیر چرااین هیکل من روفرم نمیشه..
-خیلی فعالیت داری هیکلت روفرمم میشه..چیشده توکه هنوزم که هنوزه ازباشگاه فراری هستی ..چیشده که میخوای هیکلت روفرم بشه.. خبریه؟؟
-نه..خبری نیست. این همه دارم زحمت میکشم باید هیکلم روفرم باشه ...
-آره خودتوکشتی..خندیدمو به جلو خیره شدم
روی تخت دراز کشیدمو دستاموزیر سرم بردم ذهنم رفت سمت رویابااون چشمای قشنگش آدمو جادو میکنه...گوشیمو برداشتم عکسشو آوردمو بهش خیره شدم...
-چقدر قشنگ خوابیده..عکسشوبه صورتم نزدیک کردم ولی سریع منصرف شدم صفحه ای گوشی رو خاموش کردم وگوشی رو گذاشت رو میز کنار تخت...خدیااین همه دختر چرامن عاشق رویاشدم ..اون الان تو شرایطی نیست که دنبال عشق باشه.وقتی هم خوب بشه نمیدونه من کی بودم ....اون دختره بچه پولداره توقعاتش بالاست...از روتخت بلند شدمو جلوی آینه قرارگرفتم...خب مگه من چمه .؟؟از صدقه سر امیر باشگاهم دارم میرم وهیکلم داره روفرم میشه...هه عرفان دلت خوشه ..آخه اون چیکار به تیپ وقیافت داره.ـ.اون پول براش مهمه...تیپ قیافه هم براشون مهمه ولی پول حرف اولو میزنه...به دیونگی خودم خندیدمو دوباره روتخت دراز کشیدم..
نویسنده ؛S
۱۰.۶k
۱۷ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.