ρꪖ𝕣𝕥¹²
ρꪖ𝕣𝕥¹²
و حرکت کردم به سمت خونه!
(ویو ات)
داره شب میشع! دیگ باید هان بیاد! و اگ بیاد و این بساطو ببینه! هعیی تهیونگ چیکارم کردی ک از فراغت خودمو تو الکل خفه کردم! ولی چرا اثر نداره؟
"هان"
همین ک درو باز کردم خشکم زد!
×ات چیکار کردی؟
+هیچی فقط یه کوچولو خسته بودم!
بی توجه رفتم اتاق لباسامو عوض کردم و رفتم یه لیوان مشروب واسه خودمم آوردم و نشستم کنارش و یه فیلم گذاشتم!
×فیلم ببینیم؟
+امم آره
ات مدام میخندید و بهم نزدیک میشد
تا اینکه یهو از جاش بلند شد و اومد روی پاهام نشست!
×هعی چیکار میکنی؟ مبل میخ داره؟
+نه فقط پاهام ددیم نرم تره!
×اووو!
خیلی دلم میخواست باهاش یه رابطه داشته باشم اما! ولش اون دیگه مال منه
پس بلندش کردم و بردمش روی تخت...!
دوستان پارت بعد اسماته🌚✨
و حرکت کردم به سمت خونه!
(ویو ات)
داره شب میشع! دیگ باید هان بیاد! و اگ بیاد و این بساطو ببینه! هعیی تهیونگ چیکارم کردی ک از فراغت خودمو تو الکل خفه کردم! ولی چرا اثر نداره؟
"هان"
همین ک درو باز کردم خشکم زد!
×ات چیکار کردی؟
+هیچی فقط یه کوچولو خسته بودم!
بی توجه رفتم اتاق لباسامو عوض کردم و رفتم یه لیوان مشروب واسه خودمم آوردم و نشستم کنارش و یه فیلم گذاشتم!
×فیلم ببینیم؟
+امم آره
ات مدام میخندید و بهم نزدیک میشد
تا اینکه یهو از جاش بلند شد و اومد روی پاهام نشست!
×هعی چیکار میکنی؟ مبل میخ داره؟
+نه فقط پاهام ددیم نرم تره!
×اووو!
خیلی دلم میخواست باهاش یه رابطه داشته باشم اما! ولش اون دیگه مال منه
پس بلندش کردم و بردمش روی تخت...!
دوستان پارت بعد اسماته🌚✨
۱۱.۴k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.