𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛
𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛
𝙿𝚊𝚛𝚝⁴⁷
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️
𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋
وزیر اوک : سرورم شما باید بانو جانگ رو تبعید کنید !
جونگکوک میدونست لیا باهایون چجوری برخورد میکنه اما اون نمیتونست با کسی که جونش رو نجات داد اینطور کنه ...
حتی هایون هم بهش همچین حرفی زد ...
بنابراین گفت :
_________________________________________________________
جونگکوک :همونطور که همتون میدونین به جان من سوءقصد شد و بانو جانگ با اینکه منافعش در نقشه های شوم پدرش بود جان من رو نجات داد ...من چطور میتونم کسی رو که جونم رو نجات داد تبعید یا اعدام کنم ؟
وزیر پارک :قربان شما باید کل خاندان جانگ رو از بین ببرین !
جونگکوک نیشخندی زدو گفت :وزیر پارک مثل اینکه شما فراموش کردین مادر بزرگ من از همین خاندانه ...در ضمن داماد شما که اتفاقا مورد پسند خود شما هم بود پسر بزرگ وزیر جانگه و عروستون گه یک جایی دور از اینجا زندگی میکنه دختر دوم این مرده !
وزیر پارک :سرورم ...اون مردو زن با کار فجیعی که انجام دادن باید اعدام بشن ...اون مرد دیگه پسر من نیست که همسرش عروس من باشه ...در ضمن سرورم ، حتی اگر اون پسر بمیره هم من براش یک قطره اشک نمیریزم...همسرش که سهله !
جونگکوک با تمسخر گفت :وزیر دفاع مثل اینکه شما فراموش کردین من اون قانون مزخرف رو که میگه نشان کرده ولیعهد حق ازدواج نداره رو پاک کردم !
..........................................................................................
در جلسه تصمیم گرفتن وزیر جانگ و درباریان رو بدون بازجویی و محاکمه اعدام و ملکه مادر اعظم رو عزل کنن ...
بعد از اعدام وزرای فاسد و عزل ملکه مادر اعظم لیا خیلی بهم ریخت ...
اون چاقوی کوچکی گرفت و چند بار روی مچ دستانش کشید ...
جونگکوک خواست به دیدن لیا بره ...
اون وقتی در رو باز کرد با دیدن جسم نیمه جون لیا به سمتش هجوم برد ...
جونگکوک :یاع لیا شی ...
𝙿𝚊𝚛𝚝⁴⁷
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️
𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋
وزیر اوک : سرورم شما باید بانو جانگ رو تبعید کنید !
جونگکوک میدونست لیا باهایون چجوری برخورد میکنه اما اون نمیتونست با کسی که جونش رو نجات داد اینطور کنه ...
حتی هایون هم بهش همچین حرفی زد ...
بنابراین گفت :
_________________________________________________________
جونگکوک :همونطور که همتون میدونین به جان من سوءقصد شد و بانو جانگ با اینکه منافعش در نقشه های شوم پدرش بود جان من رو نجات داد ...من چطور میتونم کسی رو که جونم رو نجات داد تبعید یا اعدام کنم ؟
وزیر پارک :قربان شما باید کل خاندان جانگ رو از بین ببرین !
جونگکوک نیشخندی زدو گفت :وزیر پارک مثل اینکه شما فراموش کردین مادر بزرگ من از همین خاندانه ...در ضمن داماد شما که اتفاقا مورد پسند خود شما هم بود پسر بزرگ وزیر جانگه و عروستون گه یک جایی دور از اینجا زندگی میکنه دختر دوم این مرده !
وزیر پارک :سرورم ...اون مردو زن با کار فجیعی که انجام دادن باید اعدام بشن ...اون مرد دیگه پسر من نیست که همسرش عروس من باشه ...در ضمن سرورم ، حتی اگر اون پسر بمیره هم من براش یک قطره اشک نمیریزم...همسرش که سهله !
جونگکوک با تمسخر گفت :وزیر دفاع مثل اینکه شما فراموش کردین من اون قانون مزخرف رو که میگه نشان کرده ولیعهد حق ازدواج نداره رو پاک کردم !
..........................................................................................
در جلسه تصمیم گرفتن وزیر جانگ و درباریان رو بدون بازجویی و محاکمه اعدام و ملکه مادر اعظم رو عزل کنن ...
بعد از اعدام وزرای فاسد و عزل ملکه مادر اعظم لیا خیلی بهم ریخت ...
اون چاقوی کوچکی گرفت و چند بار روی مچ دستانش کشید ...
جونگکوک خواست به دیدن لیا بره ...
اون وقتی در رو باز کرد با دیدن جسم نیمه جون لیا به سمتش هجوم برد ...
جونگکوک :یاع لیا شی ...
۱۴.۲k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.