۱۱۵
#۱۱۵
آرشیدا آروم باش
حالت بد بشه کارت تمومه ها
به خودم مسلط شدم و برگشتم سمتش
با لبخند نگاهم میکرد
آقای ستوده راست میگفت
امیر خوشتیپ همیشه نبود!
صورتش از نزدن ریشاش پر شده بود و موهاشم بلند تر
پوزخند زدم
_ بعد از این همه مدت شوهرت و دیدی پوزخند بهش میزنی؟
به ضبط ماشین نگاه کردم
_ آهنگ داری؟
_ آهنگ؟
_ آره اگه داری بزار تا برات عربی برقصم
زد زیر خنده
انشاءهللا خفه بشی
_ دلم واسه همین تیکه های یهوییت تنگ شده بود
دستم و کردم تو جیبم
نمیتونم بغلش بشینم
بغضم هر لحظه ممکن بود دوباره نفسم و ببنده
تیغ و لمس کردم باید راه بیوفته تا حواسش که رفت به رانندگیش منم کاره خودم و کنم
آرشیدا آروم باش
حالت بد بشه کارت تمومه ها
به خودم مسلط شدم و برگشتم سمتش
با لبخند نگاهم میکرد
آقای ستوده راست میگفت
امیر خوشتیپ همیشه نبود!
صورتش از نزدن ریشاش پر شده بود و موهاشم بلند تر
پوزخند زدم
_ بعد از این همه مدت شوهرت و دیدی پوزخند بهش میزنی؟
به ضبط ماشین نگاه کردم
_ آهنگ داری؟
_ آهنگ؟
_ آره اگه داری بزار تا برات عربی برقصم
زد زیر خنده
انشاءهللا خفه بشی
_ دلم واسه همین تیکه های یهوییت تنگ شده بود
دستم و کردم تو جیبم
نمیتونم بغلش بشینم
بغضم هر لحظه ممکن بود دوباره نفسم و ببنده
تیغ و لمس کردم باید راه بیوفته تا حواسش که رفت به رانندگیش منم کاره خودم و کنم
۲.۱k
۲۲ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.