مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت

مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت 5



(ویو سوریا. خواب بدی دیدم و از خواب پریدم خیلی عرق کرده بودم و نفس نفس میزدم و به اطرافم نگاه می کردم تا اینکه چشمم به یه پیر مرد و زن خورد)
سوریا. شما کی هستید (نفس زنان و ترس
پیر زن. نترس عزیزم تو توی خواب هضیون میگفتی برای همین بیدارت کردیم (مهربون
سوریا. (یادم ومد که اینا همون پیر مرد و پیر زنی هستن که بهمون کمک کردن) اها ببخشید
پیرزن. دخترم برو حموم و بعد بیا شام بخور خواهرتم تا ون موقع حتماً بیدار میشه چون تبش خیلی ومده پایین (مهربون
سوریا. شامم مگه الان ساعت چنده (تعجب
پیر مرد. ساعت 9 دخترم (مهربون
سوریا. چییی یعنی من این همه وقت خواب بودم (تعجب
پیر مرد. اره دخترم حتما خیلی خسته بودی حالا هم برو حموم و یه دوش بگیر و بیا پایین شام بخور (لبخند مهربون
پیر زن. لباسات خیلی کثیف شدن و بعضی جاهاش هم پاره شده بزار من برات لباسای دخترمو میارم (لبخند مهربون
سوریا. ممنون (خجالت
(ویو سوریا. رفتم و یه دوش 10 مینی گرفتم و لباسای که ون خانوم بهم داد رو پوشیدم خیلی قشنگ بود و کاملا اندازه رفتم پایین و دیدم ا/ت و ون خانوم و آقا روی مبل نشستن ون خانوم به ا/ت هم لباس داده بود)
سوریا. سلام (لبخند مهربون
ا/ت. سلام بلخره ومدی
سوریا. اره تو بهتری
ا/ت. اره خیلی خوبم به لطف خانوم و آقا
پیر مرد. خوب دخترا بیاین شام بخوریم که دست پخت خانوم من عالیهه (خنده
دیدگاه ها (۵)

😂😂😂😂😂❤️

مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت 6 ( مافیا های که ا/ت و سوریا ر...

مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت 4(ویوا /ت گرما زده شده بودم دل...

مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت 3( ادمین. با این کار سوریا همه...

مافیای قدرتمند من فصل دوم پارت 34ا/ت. این گوشی رو از اتاق من...

مافیای قدرتمند من فصل دوم پارت 35سوریا. واقعا میخای بریم پیش...

مافیای قدرتمند من فصل دوم پارت 36تهیونگ. فکر کنم اینه قرار د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط