فرشته کوچولوی من
فرشته کوچولوی من
پارت۳
*خوب جیمین منم اینو نگفتم که برات جالب باشه و الانم وقتی برای توضیح ندارم
+ولی اخه چرا چی شد که تو انقدر انجوری شدی
#سوجین ویو
جواب جیمین رو ندادم و از اونجا رفتم
نمیتونستم جلوی اشک هامو بگیرم توی تایمی که داشتم به فرود گاه میرسیدم تمام خاطراتی که با جیمین داشتم جلو چشمام مرور میشد اولین باری که همو دیدیم که خیلی کوچک بودیم تا الان
وارد فرودگاه شدم و با پدرم به سمت هواپیما رفتیم
هواپیما شروع به حرکت کرد
با بالا رفتن هواپیما منم اخرین قطره اشک رو ریختم و تمام خاطراتم با جیمین رو یک گوشه قلبم وارد یک صندوق کردم و درش رو بستم
........
2# سال بعد
دو سال ازون اتفاق گذشته و ات و پدرش باهم داخل خونه ی زیبایی داخل یک جزیره بزرگ زندگی میکردن (جزیرش محل سکونت بود مثل کیش خودمون😂)
جیمین و معشوقشم باهم ازدواج کرده بودن
ات ویو
یک روز عادی بود داشتم به گل ها داخل حیاط اب میدادم که....
شرط پارت بعد
لایک ۱۲💔🙂
پارت۳
*خوب جیمین منم اینو نگفتم که برات جالب باشه و الانم وقتی برای توضیح ندارم
+ولی اخه چرا چی شد که تو انقدر انجوری شدی
#سوجین ویو
جواب جیمین رو ندادم و از اونجا رفتم
نمیتونستم جلوی اشک هامو بگیرم توی تایمی که داشتم به فرود گاه میرسیدم تمام خاطراتی که با جیمین داشتم جلو چشمام مرور میشد اولین باری که همو دیدیم که خیلی کوچک بودیم تا الان
وارد فرودگاه شدم و با پدرم به سمت هواپیما رفتیم
هواپیما شروع به حرکت کرد
با بالا رفتن هواپیما منم اخرین قطره اشک رو ریختم و تمام خاطراتم با جیمین رو یک گوشه قلبم وارد یک صندوق کردم و درش رو بستم
........
2# سال بعد
دو سال ازون اتفاق گذشته و ات و پدرش باهم داخل خونه ی زیبایی داخل یک جزیره بزرگ زندگی میکردن (جزیرش محل سکونت بود مثل کیش خودمون😂)
جیمین و معشوقشم باهم ازدواج کرده بودن
ات ویو
یک روز عادی بود داشتم به گل ها داخل حیاط اب میدادم که....
شرط پارت بعد
لایک ۱۲💔🙂
۲.۵k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱