🍷پارت ٢٢🍷
🍷پارت ٢٢🍷
"میسو"
خم شد روم و دهنشو
نزدیک گوشم کرد "اینو تو گوشت فرو کن من جونگ کوک هستم نه هیچکس دیگه"
کل تنم مور مور شد داشت قشنگ تو گوشم فوت میکرد
"گوش کن من نمیشناسمت و نمیخوام بشناسمت مطمئنا به کارت نمیام
پس بزار برم قول میدم کاری بهت نداشته باشم"
سعی کردم لرزش صدامو کنترل کنم اما زیاد موفق نبودم
"هه تو کاری به کارم نداشته باشی؟ تو؟ جوک تعریف نکن واسم بچه، نترس خیلی به کارم میای قراره ارامش منو فراهم کنی و خندمو تو دیگه الان درگیر جونگ کوک شدی پس راه فراری نداری"
فکم قفل شده بود منطورش از این حرفا چیه
"بهتره دیگه دهنتو باز نکنی وگرنه مجبورم قفلش کنم به روش خودم"
نمیگفتی هم چیزی نمیگفتم
" اوه چیشد تو که خوب زبون درازی میکردی صبر کن صبر کن... "
الکی خودشو زده بود به فکر کردن
" اها یادم اومد اسمت میسو بود نه؟ 25ساله یه زر زنه حسابی"
پس خودشه
شخصیت عوض کرده؟
" منو خوب یادته"
معلومه یادمه با اون زرایی که زدی عمرا تورو یادم بره
ترجیح دادم چیزی نگم
" خوبه بهتره دهنتو باز نکنی البته جز اون موقع هایی که من میخوام باز میکنی اونم نا خواسته"
لرزیدم یعنی میخواد چیکار کنه باهام بلند شد که بره
"خواهش میکنم ولم من بزار برم"
وایساد چیزی نگفت دوباره رفت
.........
نمیدونم چقدر گذشته بود اما از شدت تشنگی
گلوم میسوخت داد زدنم فایده نداره این پسره کلا روانیه
خیلی سخت تر از چیزیه که فکر میکردم دست و پاهام خیلی درد میکرد
صدای درو شنیدم کلمو سریع بلا اوردم خودش بود
دوباره بهتر میتونستم ببینم اومد سمتم خم شد روم داشت
دستو پاهامو باز میکرد یعنی میخواد برم
نکنه شخصیت عوض کرد باز؟
امکان نداره
شخصیت اصلیش کدومه اصلا؟
بازم کرد ولی انقدر درد داشتم که نمیتونستم تکون بخورم
بازومو گرفت و محکم بلندم کرد
"میخوای... چیکار کنی باهام"
هیچی نگفتو منو کشید کوفته شده بودم رفتیم بیرون و پرتم کرد افتادم زمین
اخ دست و پام ای خدا این چه بد بختی ایه اخه
موهام کشیده شد
"ای ای"
صداشو شنیدم خیل نزدیک خیلی واضح
"چیه نکنه فکر کردی میخوام ولت کنم اره؟نه بچه کار دارم باهات"
تازه شروع شده
داشتم از ترس سکته میکردم برگشتم سمتش خدای من
ظاهرش کلا عوض شده بود جانی که من دیدم لباساش ساده بود اما این
لباس مشکی پوشیده بود که دکمه هاش تا سینش باز بود
روشم کت پوشیده بود موهاشم داده بود بالا بوی ادکلن تند و سردش داشت
خفم میکرد
انگشتاشو رو بازوم کشید که لرزیدم...
بازم خماری 😈😜😂
"میسو"
خم شد روم و دهنشو
نزدیک گوشم کرد "اینو تو گوشت فرو کن من جونگ کوک هستم نه هیچکس دیگه"
کل تنم مور مور شد داشت قشنگ تو گوشم فوت میکرد
"گوش کن من نمیشناسمت و نمیخوام بشناسمت مطمئنا به کارت نمیام
پس بزار برم قول میدم کاری بهت نداشته باشم"
سعی کردم لرزش صدامو کنترل کنم اما زیاد موفق نبودم
"هه تو کاری به کارم نداشته باشی؟ تو؟ جوک تعریف نکن واسم بچه، نترس خیلی به کارم میای قراره ارامش منو فراهم کنی و خندمو تو دیگه الان درگیر جونگ کوک شدی پس راه فراری نداری"
فکم قفل شده بود منطورش از این حرفا چیه
"بهتره دیگه دهنتو باز نکنی وگرنه مجبورم قفلش کنم به روش خودم"
نمیگفتی هم چیزی نمیگفتم
" اوه چیشد تو که خوب زبون درازی میکردی صبر کن صبر کن... "
الکی خودشو زده بود به فکر کردن
" اها یادم اومد اسمت میسو بود نه؟ 25ساله یه زر زنه حسابی"
پس خودشه
شخصیت عوض کرده؟
" منو خوب یادته"
معلومه یادمه با اون زرایی که زدی عمرا تورو یادم بره
ترجیح دادم چیزی نگم
" خوبه بهتره دهنتو باز نکنی البته جز اون موقع هایی که من میخوام باز میکنی اونم نا خواسته"
لرزیدم یعنی میخواد چیکار کنه باهام بلند شد که بره
"خواهش میکنم ولم من بزار برم"
وایساد چیزی نگفت دوباره رفت
.........
نمیدونم چقدر گذشته بود اما از شدت تشنگی
گلوم میسوخت داد زدنم فایده نداره این پسره کلا روانیه
خیلی سخت تر از چیزیه که فکر میکردم دست و پاهام خیلی درد میکرد
صدای درو شنیدم کلمو سریع بلا اوردم خودش بود
دوباره بهتر میتونستم ببینم اومد سمتم خم شد روم داشت
دستو پاهامو باز میکرد یعنی میخواد برم
نکنه شخصیت عوض کرد باز؟
امکان نداره
شخصیت اصلیش کدومه اصلا؟
بازم کرد ولی انقدر درد داشتم که نمیتونستم تکون بخورم
بازومو گرفت و محکم بلندم کرد
"میخوای... چیکار کنی باهام"
هیچی نگفتو منو کشید کوفته شده بودم رفتیم بیرون و پرتم کرد افتادم زمین
اخ دست و پام ای خدا این چه بد بختی ایه اخه
موهام کشیده شد
"ای ای"
صداشو شنیدم خیل نزدیک خیلی واضح
"چیه نکنه فکر کردی میخوام ولت کنم اره؟نه بچه کار دارم باهات"
تازه شروع شده
داشتم از ترس سکته میکردم برگشتم سمتش خدای من
ظاهرش کلا عوض شده بود جانی که من دیدم لباساش ساده بود اما این
لباس مشکی پوشیده بود که دکمه هاش تا سینش باز بود
روشم کت پوشیده بود موهاشم داده بود بالا بوی ادکلن تند و سردش داشت
خفم میکرد
انگشتاشو رو بازوم کشید که لرزیدم...
بازم خماری 😈😜😂
۳۷.۶k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.