چند پارتی جینـــ3
الان مهم فقط تویی خب؟ بزار دستتو پانسمان کنم..بیا ببینمت..صورتت خاکیه. خون خشک شده روی پیشونیته بیا اینجا بزار ببینمت
آروم جین رو به سمت خودش برگردوند و دستاش رو دور صورت خسته جین قاب گرفت
آروم گونه خاکیِ جین رو بوسید و به چشم های نسبتا بغض داره جین خیره شد
_ات!؟...میشه ی دو دیقه مث چی بهم نگاه نکنی؟
سریع صورتشو ب بهونه ی شستن صورتش برگردوند...صورتشو خیس کرد تا معلوم نشه اشک هاش از سر درد سرازیر شدن...خب؛ اون چیزی ب نام غرور داشت....
ا.ت سوکجینش رو به خوبی میشناخت.
میدونست برای نشون ندادن دردش هرکاری میکنه
دست هاش رو دور بدن خسته و بیجون جین حلقه کرد و زمزمه وار حرفش خطاب به جین بیان کرد: بیا بغلم رز شکلاتیِ من..بیا اگه پیش من گریه کنی از درد مشکلی نداره..تو میتونی پیش من همون پسر بچه ایی باشی که از دردش گله میکنه یا غر میزنه
بیا بغلم..دردتو به جونم میخرم سوکجینم
آروم دستاش رو دور بدن جین حرکت میداد تا بتونه رو به روی صورت جین بایسته
جین با شنیدن حرفهای ات، انگار ک رام شده باشه، رو صندلی نشست و سرشو کوبوند رو میز...
_اتتتت، بیا همینجا بخوابیممم...
با تموم کردن حرفش، مثل پسر بچه های تخسی ک ب غیر از حرف خودشون کار دیگه ای نمیکنن محکم ات و بغل کرد چشمهاشو بست...عجیب نیست کسی ک هرشب با قرص میخوابید الان فقط با بغل کردن عروسکش راحت خوابش میبره؟!...
_اتییییی، میتونی شونه هامو ماساژ بدی؟ احساس میکنم ی کوه رو شونه هامهههه
دست های توی موهای ابریشمیِ جین فرو رفت و آروم دستشو از راه گردن به روش شونه های جین کشید: میدونم دورت بگردم سیزده ساعت کار کم نیست.. خودم درمانت میکنم نمیزارم سختی بکشی..
آروم آروم شونه های پهن جین رو ماساژ میداد
کمی خم شد و روی موهای خرمایی رنگِ جین رو بوسید
روی موهای سوکجین گرد و غبار و دوده مونده بود
به آرومی موهای سوکجین رو تکون داد تا اون گرد و غبار رو از بین ببره
آروم جین رو به سمت خودش برگردوند و دستاش رو دور صورت خسته جین قاب گرفت
آروم گونه خاکیِ جین رو بوسید و به چشم های نسبتا بغض داره جین خیره شد
_ات!؟...میشه ی دو دیقه مث چی بهم نگاه نکنی؟
سریع صورتشو ب بهونه ی شستن صورتش برگردوند...صورتشو خیس کرد تا معلوم نشه اشک هاش از سر درد سرازیر شدن...خب؛ اون چیزی ب نام غرور داشت....
ا.ت سوکجینش رو به خوبی میشناخت.
میدونست برای نشون ندادن دردش هرکاری میکنه
دست هاش رو دور بدن خسته و بیجون جین حلقه کرد و زمزمه وار حرفش خطاب به جین بیان کرد: بیا بغلم رز شکلاتیِ من..بیا اگه پیش من گریه کنی از درد مشکلی نداره..تو میتونی پیش من همون پسر بچه ایی باشی که از دردش گله میکنه یا غر میزنه
بیا بغلم..دردتو به جونم میخرم سوکجینم
آروم دستاش رو دور بدن جین حرکت میداد تا بتونه رو به روی صورت جین بایسته
جین با شنیدن حرفهای ات، انگار ک رام شده باشه، رو صندلی نشست و سرشو کوبوند رو میز...
_اتتتت، بیا همینجا بخوابیممم...
با تموم کردن حرفش، مثل پسر بچه های تخسی ک ب غیر از حرف خودشون کار دیگه ای نمیکنن محکم ات و بغل کرد چشمهاشو بست...عجیب نیست کسی ک هرشب با قرص میخوابید الان فقط با بغل کردن عروسکش راحت خوابش میبره؟!...
_اتییییی، میتونی شونه هامو ماساژ بدی؟ احساس میکنم ی کوه رو شونه هامهههه
دست های توی موهای ابریشمیِ جین فرو رفت و آروم دستشو از راه گردن به روش شونه های جین کشید: میدونم دورت بگردم سیزده ساعت کار کم نیست.. خودم درمانت میکنم نمیزارم سختی بکشی..
آروم آروم شونه های پهن جین رو ماساژ میداد
کمی خم شد و روی موهای خرمایی رنگِ جین رو بوسید
روی موهای سوکجین گرد و غبار و دوده مونده بود
به آرومی موهای سوکجین رو تکون داد تا اون گرد و غبار رو از بین ببره
۲۷.۴k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.