پارت پنج
پارت پنج
ات ویو
اولش که دوباره بهم تیکه انداخت و بهم گفت زشت بغضم گرفت حالم خیلی بد شده بود ولی وقتی که از طرفداری کرد خوشحال شدم قشنگ از قیافش معلوم بود که داره حرص میخوره کوک از من طرفداری کرد
یونا. وا مگه واقعیت رو نمیگم
کوک. اگه واقعیت رو هم بگی از زشتی به پا تو نمیرسه
یونا. ایشششش
ب.ک. کوک موادب باش
کوک. اون اول شروع کرد
ب.ک. تو ادامه نده دیکه
کوک. ایشش باشه
پ.ب. خب کوک پسرم و ات دخترم شما برید تو اتاق کوک تا بیشتر باهم آشنا بشیم
ات و کوک. چشم
ات و کوک بلند شدن و رفتن سمت اتاق کوک
کوک و ات بعد از طی کردن پله های مارپیچ امارت به اتاق کوک رسیدن
کوک. برو تو
ات با وارد شدن به اتاق کوک از زیبایی اتاقش دهنش باز موند اتاقی با تم سیاه و نقرهای درست شده بود روی دیوار های اتاق تابلو های نقرهای بود که زیبایی ات رو چند برابر میکرد
کوک. اگه دید زدنت تمام شد برو تو
ات. ها... بله... ب باشه
کوک. بشین رو تخت
ات. اوهوم
ات نشست روی تخت و کوک روی صندلی میز کارش
کوک. خب
ات. خب که چی
کوک. از خودت بگو
ات. تو اسمت رو بگو من اسمت رو نمیدونم
کوک. جئون جونگکوک هستم
ات. آها اسمت جونگکوکه
کوک. نگاه به من نمیچسبی ها من ازت خوشم نمیاد و من یکی دیگه رو دوست دارم
ات. وای وای نه من عاشقتم
بعد از ۳۰مین بحث کردن
در اتاق رو زدن
کوک. کیه
خدمتکار . اقل ببخشید ارباب صداتون میزنن(منظورنش پدر کوکه)
کوک. الان میایم
ات بلند شو بریم پایین
ات. باشه
رفتن پایین
پ.ب. حرفاتو رو زدید
کوک. بله
ز.۲. آقای جئون حیف پسرتون نیست که با ات ازدواج کنه
ب.ک. ات دختر زیبا و مهربونی هست به نظر من بهتر از نوه های دیگه آقای کیم هست
ز.۲. اوکی
پ.ب. خب آقای جئون عروسی آخر هفته دیگه باشه
ب.ک. بله دیگه
ات. آخر هفته
م.ب. بله
پ.ب. خب بهتره که ما بریم دیگه
ب.ک. تشریف داشتید
م.ب. ممنونیم آقای جئون
م.ک. ات عروس گلم مواظب خودت باش
ات. بله ممنونم از لطفتون
م.ک. عزیزم
پرش به فردا
کوک ویو
...............................
بچه ها منو شما کشتید چرا انفالو میکنید هاااااا خیلی ناراحتم کردید
۵۶۰تایی بشیم میزارم
حمایت کنید ممنونم
ات ویو
اولش که دوباره بهم تیکه انداخت و بهم گفت زشت بغضم گرفت حالم خیلی بد شده بود ولی وقتی که از طرفداری کرد خوشحال شدم قشنگ از قیافش معلوم بود که داره حرص میخوره کوک از من طرفداری کرد
یونا. وا مگه واقعیت رو نمیگم
کوک. اگه واقعیت رو هم بگی از زشتی به پا تو نمیرسه
یونا. ایشششش
ب.ک. کوک موادب باش
کوک. اون اول شروع کرد
ب.ک. تو ادامه نده دیکه
کوک. ایشش باشه
پ.ب. خب کوک پسرم و ات دخترم شما برید تو اتاق کوک تا بیشتر باهم آشنا بشیم
ات و کوک. چشم
ات و کوک بلند شدن و رفتن سمت اتاق کوک
کوک و ات بعد از طی کردن پله های مارپیچ امارت به اتاق کوک رسیدن
کوک. برو تو
ات با وارد شدن به اتاق کوک از زیبایی اتاقش دهنش باز موند اتاقی با تم سیاه و نقرهای درست شده بود روی دیوار های اتاق تابلو های نقرهای بود که زیبایی ات رو چند برابر میکرد
کوک. اگه دید زدنت تمام شد برو تو
ات. ها... بله... ب باشه
کوک. بشین رو تخت
ات. اوهوم
ات نشست روی تخت و کوک روی صندلی میز کارش
کوک. خب
ات. خب که چی
کوک. از خودت بگو
ات. تو اسمت رو بگو من اسمت رو نمیدونم
کوک. جئون جونگکوک هستم
ات. آها اسمت جونگکوکه
کوک. نگاه به من نمیچسبی ها من ازت خوشم نمیاد و من یکی دیگه رو دوست دارم
ات. وای وای نه من عاشقتم
بعد از ۳۰مین بحث کردن
در اتاق رو زدن
کوک. کیه
خدمتکار . اقل ببخشید ارباب صداتون میزنن(منظورنش پدر کوکه)
کوک. الان میایم
ات بلند شو بریم پایین
ات. باشه
رفتن پایین
پ.ب. حرفاتو رو زدید
کوک. بله
ز.۲. آقای جئون حیف پسرتون نیست که با ات ازدواج کنه
ب.ک. ات دختر زیبا و مهربونی هست به نظر من بهتر از نوه های دیگه آقای کیم هست
ز.۲. اوکی
پ.ب. خب آقای جئون عروسی آخر هفته دیگه باشه
ب.ک. بله دیگه
ات. آخر هفته
م.ب. بله
پ.ب. خب بهتره که ما بریم دیگه
ب.ک. تشریف داشتید
م.ب. ممنونیم آقای جئون
م.ک. ات عروس گلم مواظب خودت باش
ات. بله ممنونم از لطفتون
م.ک. عزیزم
پرش به فردا
کوک ویو
...............................
بچه ها منو شما کشتید چرا انفالو میکنید هاااااا خیلی ناراحتم کردید
۵۶۰تایی بشیم میزارم
حمایت کنید ممنونم
۲۷.۵k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.