My daddy Ⓟ⁴³
My daddy Ⓟ⁴³
ات:بلههههههه😳
مگه اینجا ادم میمیره
جیمین:مگه یادت رفته من مافیام
بعد حال ندارم برم تو محل کارم قربانیا رو بکشم میگم بیارنشون اینجا
ات:........ سکوت میکنه
جیمین:چرا چیزی نگفتی
ات:چی بگم تشویقت کنم دعوا کنم باهات هر کاری کنم اون بدبختا بر نمیگردن
جیمین:هممم بیب میگم عروسیمون کجا بگیریم باغ دریا کجا
ات:نمی دونم فقط میخوام برم خونه منو برسون خونه
جیمین:نمی ری
ات:چرا
جیمین:چون اختیار رفت امدت با منه
ات:جیمین عذابم نده میخوام برم اینجا راحت نیستم لباسام خوب نیست
عشقم تروخدا بزار برم
جیمین:نوچ
ات:اصلا خودم میرم
جیمین:برو اگه نگهبانا گذاشتن
ات:خداحافط
میره بیرون خونه یعنی حیاط عمارت
ات:اااممم ببخشید اقا میشه درو باز کنین من برم
اقا:نه
ات:چرا
اقا:چون ارباب بهمون گفته شما هر وقتی بدون ارباب خواستین برین بیرون نزاریم
ات:گوه نخور میام میزنمت صدا گوز بدی درو باز کن
اقا:متاسفم
ات:باشه پس از دیوار میرم بالا
میخواد از در اصلیه عمارت بره بالا یه در بزرگه (داداش بیا پایین خودتو با هرکول اشتباه گرفتی🗿💔)میره بالا
اقا:عهههه خانم بیا پایین
ات:نمیام
اقا:بیا پایین دردسر درست نکن
ات:نمیام
اقا:عه میگم بیا پایین
جکسون برو ارباب سریع صدا کن
میره تو خونه
جکسون:ارباب
جیمین:ها
جکسون:به یه مشکلی برخوردیم
جیمین:چی
جکسون:بیایین خودتون ببینین
میاد بیرون خونه میره سمت در اصلیه
جیمین:ات اون بالا چرا رفتی مگه میمون درختی
ات:جیمین یا میزاری من برم خونم یا خودمو از اینجا پرت میکنم
جیمین:خودتم خوب میدونی فاصله خیلیه خودتو بندازه دست پات میشکنه
ات:بهتر از اینه توی یه خونه ارواح بمونم
جیمین:خونه ارواح چیه بیا پایین ببینم
ات:نوچ
جیمین:بیا پایین نزار خودم بیا خودت که میدونی بد میشه
ات:مثلا چی میشه هوی اقا (روبه نگهبان) نیام پایین چی میشه
اقا:آ......
جیمین:ببند دهنتو چیزی بگی میزنم دوتا شیا
اقا:چشم
جیمین:عشقم به حرف ددی گوش کن بیا پایین
ات:ددی تو مگه بابای منی
جیمین:به حرفم گوش کن بیا پایین لج بازیو بزار کنار
ات:به یه شرطی
جیمین:هرچی باشه تو بیا پایین
ات:برام خوراکی میخری بعد می زاری منو خونه
جیمین:باشه بیا
ات:نه اول باید خوراکی هارو بگم بعد
جیمین:بالشه بگو
جکسون:ارباب چه دختر لجبازیه
جیمین:هوووو راجب زن من درست حرف بزن فقط من حق دارم بهش بگم لج باز
ات:بگم
جیمین:بگو
ات:انرژی زا نودل نوتلا پاستیل بستنی دوکبوکی اممم دیگه ساندویچ از این اماده ها سوشی خام نباشه همین
جیمین:چند وقت دیگه عروسیمون گاو میشه همه اینا رو بخوری
ات:نمیام پایینا عه
جیمین:باشه بیا پایین
میاد
جیمین:مواظب باش
بیا بریم سوار ماشین شیم خرید میکنن ات میره خونه
جیمین:بیب وایسا
ات:جون دلم
جیمین:فردا شب میای خونم
ات:اگه حال داشتم
جیمین:عهه🔪
ات:باشه
میره تو خونه جیمین میره وسایل میزاره تو اشپز خونه که گوشیش زنگ میخوره
ات:الو
لیا:ج.نده چه خبر
ات:عه این چه طرز حرف زدن
لیا:خب حالا
ببین من حالم خوب نیس دارم میام خونه
ات:چی شده
لیا:اومدم میگم
ات:باشه
ات میره با خوراکیاش فیلم میبینه
ویو جیمین
وای ات واقعا لج باز بعد رسوندنش رفتم خونه به وکیل زنگ زدم (وکیل با/نشون میدم )
جیمین:الو سلام وکیل چطوری
/:ممنون حالم خوبه اقای پارک عمری داشتین
جیمین:اره
خواستم بگم من میخوام زن دوم بگیرم تو هم موافقت نامه رو اماده کن
/:از خانم یونا طلاق نمی گیرین
جیمین:نه چون اول باید ارث میراث باباشو بگیرم بعد (بله جیمین توی این یه سال که یونا رو نکشته بخاطر اینکه ارث میراث بابای یونا رو بگیره ورشکستش کنه بعد بابای یونا مافیا ان چنان خطر ناک نیست)
/:بله من فردا امادش میکنم
جیمین:ممنون کاری نداری
/:خیر خدانگهدار
قطع میکنه
ویو ات ....
شرط پارت بعد:
25لایک۲۹کامنت
ات:بلههههههه😳
مگه اینجا ادم میمیره
جیمین:مگه یادت رفته من مافیام
بعد حال ندارم برم تو محل کارم قربانیا رو بکشم میگم بیارنشون اینجا
ات:........ سکوت میکنه
جیمین:چرا چیزی نگفتی
ات:چی بگم تشویقت کنم دعوا کنم باهات هر کاری کنم اون بدبختا بر نمیگردن
جیمین:هممم بیب میگم عروسیمون کجا بگیریم باغ دریا کجا
ات:نمی دونم فقط میخوام برم خونه منو برسون خونه
جیمین:نمی ری
ات:چرا
جیمین:چون اختیار رفت امدت با منه
ات:جیمین عذابم نده میخوام برم اینجا راحت نیستم لباسام خوب نیست
عشقم تروخدا بزار برم
جیمین:نوچ
ات:اصلا خودم میرم
جیمین:برو اگه نگهبانا گذاشتن
ات:خداحافط
میره بیرون خونه یعنی حیاط عمارت
ات:اااممم ببخشید اقا میشه درو باز کنین من برم
اقا:نه
ات:چرا
اقا:چون ارباب بهمون گفته شما هر وقتی بدون ارباب خواستین برین بیرون نزاریم
ات:گوه نخور میام میزنمت صدا گوز بدی درو باز کن
اقا:متاسفم
ات:باشه پس از دیوار میرم بالا
میخواد از در اصلیه عمارت بره بالا یه در بزرگه (داداش بیا پایین خودتو با هرکول اشتباه گرفتی🗿💔)میره بالا
اقا:عهههه خانم بیا پایین
ات:نمیام
اقا:بیا پایین دردسر درست نکن
ات:نمیام
اقا:عه میگم بیا پایین
جکسون برو ارباب سریع صدا کن
میره تو خونه
جکسون:ارباب
جیمین:ها
جکسون:به یه مشکلی برخوردیم
جیمین:چی
جکسون:بیایین خودتون ببینین
میاد بیرون خونه میره سمت در اصلیه
جیمین:ات اون بالا چرا رفتی مگه میمون درختی
ات:جیمین یا میزاری من برم خونم یا خودمو از اینجا پرت میکنم
جیمین:خودتم خوب میدونی فاصله خیلیه خودتو بندازه دست پات میشکنه
ات:بهتر از اینه توی یه خونه ارواح بمونم
جیمین:خونه ارواح چیه بیا پایین ببینم
ات:نوچ
جیمین:بیا پایین نزار خودم بیا خودت که میدونی بد میشه
ات:مثلا چی میشه هوی اقا (روبه نگهبان) نیام پایین چی میشه
اقا:آ......
جیمین:ببند دهنتو چیزی بگی میزنم دوتا شیا
اقا:چشم
جیمین:عشقم به حرف ددی گوش کن بیا پایین
ات:ددی تو مگه بابای منی
جیمین:به حرفم گوش کن بیا پایین لج بازیو بزار کنار
ات:به یه شرطی
جیمین:هرچی باشه تو بیا پایین
ات:برام خوراکی میخری بعد می زاری منو خونه
جیمین:باشه بیا
ات:نه اول باید خوراکی هارو بگم بعد
جیمین:بالشه بگو
جکسون:ارباب چه دختر لجبازیه
جیمین:هوووو راجب زن من درست حرف بزن فقط من حق دارم بهش بگم لج باز
ات:بگم
جیمین:بگو
ات:انرژی زا نودل نوتلا پاستیل بستنی دوکبوکی اممم دیگه ساندویچ از این اماده ها سوشی خام نباشه همین
جیمین:چند وقت دیگه عروسیمون گاو میشه همه اینا رو بخوری
ات:نمیام پایینا عه
جیمین:باشه بیا پایین
میاد
جیمین:مواظب باش
بیا بریم سوار ماشین شیم خرید میکنن ات میره خونه
جیمین:بیب وایسا
ات:جون دلم
جیمین:فردا شب میای خونم
ات:اگه حال داشتم
جیمین:عهه🔪
ات:باشه
میره تو خونه جیمین میره وسایل میزاره تو اشپز خونه که گوشیش زنگ میخوره
ات:الو
لیا:ج.نده چه خبر
ات:عه این چه طرز حرف زدن
لیا:خب حالا
ببین من حالم خوب نیس دارم میام خونه
ات:چی شده
لیا:اومدم میگم
ات:باشه
ات میره با خوراکیاش فیلم میبینه
ویو جیمین
وای ات واقعا لج باز بعد رسوندنش رفتم خونه به وکیل زنگ زدم (وکیل با/نشون میدم )
جیمین:الو سلام وکیل چطوری
/:ممنون حالم خوبه اقای پارک عمری داشتین
جیمین:اره
خواستم بگم من میخوام زن دوم بگیرم تو هم موافقت نامه رو اماده کن
/:از خانم یونا طلاق نمی گیرین
جیمین:نه چون اول باید ارث میراث باباشو بگیرم بعد (بله جیمین توی این یه سال که یونا رو نکشته بخاطر اینکه ارث میراث بابای یونا رو بگیره ورشکستش کنه بعد بابای یونا مافیا ان چنان خطر ناک نیست)
/:بله من فردا امادش میکنم
جیمین:ممنون کاری نداری
/:خیر خدانگهدار
قطع میکنه
ویو ات ....
شرط پارت بعد:
25لایک۲۹کامنت
۲۹.۶k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.