رُمـٰٱنِ عِشقِ قَلْبیٓ❤️ پارت دهم:
رُمـٰٱنِ عِشقِ قَلْبیٓ❤️ پارت دهم:
گرفتم خوابیدم به امید فرداشب^^
صب بیدار شدم و مث همیشه صبحونه خوردم و رفتم تو اتاقم تا تدارکات امشبو بچینم ، کت و شلوارم رو اتو کردم ، یه روسری صورتی خوشگل هم اتو کردم که روی کت و شلوارم محشر میشد،یه ساعت مچی هم داشتم که داییم برام کادو گرفته بود،همه چیزام آماده بود :)
که یهو در اتاقم زده شد
_بیا تو
+سلام خوشگل داداش
_سلام داداشی
+توهم دیگ داری از پیش داداش میری دیگ:(
_داداشی منکه برای همیشه نمیرم قربونت برم ، میام بهتون سر میزنم ◔‿◔
+دوسش داری کمند؟
یهو از خجالت قرمز شدم سرمو انداختم پایین°•~•°
+پس گوجه فرنگی داداش عاشق شده😂❤️
_کووووفت کوروش🙁😂
+خوشبخت بشی عزیز داداش
_مرسی داداشم
بعدشم کوروش رفت بیرون از اتاق ، بالاخره شب شد،لباسامو پوشیدم و یه رژ لب ملایم صورتی هم زدم که یهو زنگ در خورد،سهو قلبم ریخت} کوروش آیفونو زد و مهمونا اومدن،اول از همه آقایکامکار اومد سلام کردم و بعدش هم خانوم کامکار اومدکه با اونمسلام کردم و بعدش هم ندا بود سلام و علیک گرمی کردم ک یهو مرد رویاهام با یه دستهگل گنده وارد شد سلامی کردمو سرمو انداختم پایین°-° رفتیم نشستیم و بزرگتر ها باهم حرف میزدن که بعد چن دقیقه مامان کیوان گفت:
+پسرم،عروس گلم برین باهم سنگ هاتونو وا بکنین
منو کیوان هم بلند شدیم و رفتیم تو اتاق
+خبببببببب کمند خانوم دیدی بالاخره داریم مال هم میشیم😌
_فعلا که نه به دارِ نه به بارِ
+میبینی حالا چطور میگرمت،اسم بچه هامون چی باشه؟
منم مث گوجه فرنگی سرخ شدمو سرمو انداختم پایین
+لپات چه رنگی گرفته خانوم خجالتی😂اسم بچه هامون هم بشه لبو و گل لبو عین لپایِ تو😂
_یه لبو و گل لبویی نشونت بدم!!!
+ای وای ببخشید اعصبانی تون کردم😂
بلند شدیم و رفتیم پیش بزرگتر ها،متوجه شدم که دل کوروش و ندا پیش هم گیره٫-٫
داشتم به کوروش و ندا نگا میکردم که مامان کیوان گفت:
+خب چیشد عروس خانوم؟
منم با حرص گفتم:
_من میخام فکر کنم در موردش اگه میشه
+باشه عزیزم هرجور راحتی
مطمئن بودم قیافه ی کیوان الان دیدنی بود😂نگاش کردم از شدت اعصبانیت قرمز شدهبود😂مهمونا دیگ کم کم بلند شدن که برن ، کیوان که داشت میرفت زیر لب گفت:
+بابای لبو و گل لبو خیلی اعصبانیه
_عیب نداره زودی خوب میشه😌😂
مهمونا دیگ رفتن و منم رفتم و لباسمو عوض کردم ولو شدم رو تختم با این فکر که جوابم حتما مثبته خوابم برد ...
اینم یه پارت طولانی خدمت شما عزیزان💜✨
#کامنت_بزارین_لطفا
#نظرتون_رو_بگید
باتشکر^^💛
گرفتم خوابیدم به امید فرداشب^^
صب بیدار شدم و مث همیشه صبحونه خوردم و رفتم تو اتاقم تا تدارکات امشبو بچینم ، کت و شلوارم رو اتو کردم ، یه روسری صورتی خوشگل هم اتو کردم که روی کت و شلوارم محشر میشد،یه ساعت مچی هم داشتم که داییم برام کادو گرفته بود،همه چیزام آماده بود :)
که یهو در اتاقم زده شد
_بیا تو
+سلام خوشگل داداش
_سلام داداشی
+توهم دیگ داری از پیش داداش میری دیگ:(
_داداشی منکه برای همیشه نمیرم قربونت برم ، میام بهتون سر میزنم ◔‿◔
+دوسش داری کمند؟
یهو از خجالت قرمز شدم سرمو انداختم پایین°•~•°
+پس گوجه فرنگی داداش عاشق شده😂❤️
_کووووفت کوروش🙁😂
+خوشبخت بشی عزیز داداش
_مرسی داداشم
بعدشم کوروش رفت بیرون از اتاق ، بالاخره شب شد،لباسامو پوشیدم و یه رژ لب ملایم صورتی هم زدم که یهو زنگ در خورد،سهو قلبم ریخت} کوروش آیفونو زد و مهمونا اومدن،اول از همه آقایکامکار اومد سلام کردم و بعدش هم خانوم کامکار اومدکه با اونمسلام کردم و بعدش هم ندا بود سلام و علیک گرمی کردم ک یهو مرد رویاهام با یه دستهگل گنده وارد شد سلامی کردمو سرمو انداختم پایین°-° رفتیم نشستیم و بزرگتر ها باهم حرف میزدن که بعد چن دقیقه مامان کیوان گفت:
+پسرم،عروس گلم برین باهم سنگ هاتونو وا بکنین
منو کیوان هم بلند شدیم و رفتیم تو اتاق
+خبببببببب کمند خانوم دیدی بالاخره داریم مال هم میشیم😌
_فعلا که نه به دارِ نه به بارِ
+میبینی حالا چطور میگرمت،اسم بچه هامون چی باشه؟
منم مث گوجه فرنگی سرخ شدمو سرمو انداختم پایین
+لپات چه رنگی گرفته خانوم خجالتی😂اسم بچه هامون هم بشه لبو و گل لبو عین لپایِ تو😂
_یه لبو و گل لبویی نشونت بدم!!!
+ای وای ببخشید اعصبانی تون کردم😂
بلند شدیم و رفتیم پیش بزرگتر ها،متوجه شدم که دل کوروش و ندا پیش هم گیره٫-٫
داشتم به کوروش و ندا نگا میکردم که مامان کیوان گفت:
+خب چیشد عروس خانوم؟
منم با حرص گفتم:
_من میخام فکر کنم در موردش اگه میشه
+باشه عزیزم هرجور راحتی
مطمئن بودم قیافه ی کیوان الان دیدنی بود😂نگاش کردم از شدت اعصبانیت قرمز شدهبود😂مهمونا دیگ کم کم بلند شدن که برن ، کیوان که داشت میرفت زیر لب گفت:
+بابای لبو و گل لبو خیلی اعصبانیه
_عیب نداره زودی خوب میشه😌😂
مهمونا دیگ رفتن و منم رفتم و لباسمو عوض کردم ولو شدم رو تختم با این فکر که جوابم حتما مثبته خوابم برد ...
اینم یه پارت طولانی خدمت شما عزیزان💜✨
#کامنت_بزارین_لطفا
#نظرتون_رو_بگید
باتشکر^^💛
۵.۶k
۲۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.