🤎عطر تلخ🤎P2
علامت لیا + علامت چونگ کوک _ علامت راننده تاکسی ¥ علامت پذیرش # امیدوارم لذت ببرید 🤎🌕....+وایسا وایساااا _چیه چرا داد میزنی تازه فهمیدم چیکار کردم دستمو گذاشتم جلو دهنمو گفتم +ببخشید حواسم نبود _😂😂 +یااااا چرا میخندی _هیچی😂 عین بچه دوساله ها پامو تند کردم و دوییدم سمت ماشین و گفتم +آجوشی من تو این هتل میمونم ¥باشه دخترم موفق باشی +وایسااا کرایه چقد میشهه؟ ¥نمیخواد تو تازه اومدی این شهر باید پس اندازت بیشتر شه پس نمیخواد چیزی بدی +مرسییییی آجوشییی ی لبخند زد و حرکت کرد و دور شد.برگشتم سمت جونگ کوک و گفتم +میتونیم بریم حالا رفتیم تو هتل و دوباره رفتیم سمت پذیرش ی لبخند ضایع زدم و گفتم +من برگشتم #خوش اومدید +من ی اتاق.... _ی سوییت تک نفره +اما دستشو گذاشت جلو دهنش و گف _شیششش #الان میگم آماده کنن و آقای _جئون #آقای جئون شمام اتاقی میخواین؟ _بله ی سوییت ی نفره دیگه #حتما ، تو لابی منتظر باشید _مچکرم من انگار لال شده بودم و فقط به جونگ کوک خیره شده بودم اون زیادی خوشگله.... _لیا؟ لیا؟ +ها؟ چیه ؟ _کجایی ؟ +اینجاام _مشخصه😂بیا بریم بشینیم تا اتاقا آماده میشن +اوکی همینجوری سرم تو گوشی بود و مشغول بودم که صدا زدن و گفتن اتاقامون حاضره #کارت سوییت تک نفره طبقه ۱۱ و کارت سوییت تک نفره طبقه ۱۲ ، از اقامتتون لذت ببرید +مچکرم _ممنونم +خب ام شب بخیر جونگ کوک _شب بخیر.رفتم تو سوییت و پشمام ریخت ی اتاق کاملا مجلل با پنجره قدی بزرگ که از این سر اتاق به اون سر اتاق کشیده شده بود و جلوش ی میز ناهار خوری از جنس چوب بود کف زمین کلا پارکت چوبی بود و تختش فقط چند سانت از ی تخت دونفره کوچیک تر بود و بالای تخته ی پرده توری سفید انداخته بودن ، کنار تخت ی کمد سفید که بالاش ی تاج ۱۰ سانتی داشت بود رفتم و لباسای چمدونم و درآوردم و گذاشتم تو کمد ، برام مثل ی خواب بود نههه خواب چیه من حتی خواب اینجام نمیدیدم.جونگ کوک ویو وارد سوییت شدم و چمدونمو باز و کردم و چیدمش تو کمد تا بیشتر از این چروک نشن خب فک کنم خودمو معرفی نکردم من جئون جونگ کوکم ۲۱ سالمه و تو ایلسان زندگی میکنم من تو خانواده مرفهی بزرگ شدم و الان دارم ی شرکت خودمو یعنی شرکت جئون رو اداره میکنم رفتم و روی تخت دراز کشیدم و چشامو بستم و با خودم گفتم _بالاخره پیدات کردم کیم لیا !
۳.۳k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.