pt13
pt13
رسیدیم خونه دوباره براید استایل بغلم کرد بردم خونه گذاشتم رو تخت خدمتکارم باهامون اومد(دیگه آجوما نداریم🗿) کوک:وقتایی که نیستم مراقبشی غذاهایی که میخواد و واسش درست میکنی الانم براش سوپ درست میکنی خدمتکار:چشم ارباب کوک:برو بیرون رفت نشست کنارم رو تخت دستمو گرفت کوک:درد داری؟ تو:یکم کوک:بگم مسکن بیارن؟ تو:نه دردش زیاد نیست موهامو نوازش کرد صورتشو نزدیک صورتم کرد منم صورتشو نوازش کردم لبامو مک آرومی زد سر شونم و بوسید کله قسمتا صورتمو بوسید تو:آخ کوک:چیشد عزیزم خوبی؟ تو:دردم گرفت کوک:ببخشید تو:اشگال نداره اومد کنارم دراز کشید یکم یوری شدم خودشو بهم چسبوند دستشو رو شکمم گذاشت تو:کوک کوک:جانم تو:میدونی نمی تونم بچه بیارم؟ کوک:مهم نیست تو:ولی تو دوست داری پدر شی کوک:درسته ولی سلامتیت مهم تره تو:ولم نمیکنی؟ کوک:هیچ وقت گونمو بوسید چشمامون داشت گرم میشد که صدا در اومد خدمتکار:ارباب کوک:بله خدمتکار:ارباب سوپ خانوم رو آوردم رفت سوپ رو گرفت آورد کوک:سوپتو بخور بخواب تو:باشه اومد سمتم قاشق قاشق فوت میکرد بهم میداد تو:خودمم میتونم بخورما فلج نیستم که کوک:حرف نباشه حالا حالا ها از خودت کار نمیکشی تو:بد اخلاق کوک:چی گفتی؟ تو:هیچی کوک:آدم به ددیش اینطوری حرف نمیزنه بیا دوباره سوپ رو بهم داد
رسیدیم خونه دوباره براید استایل بغلم کرد بردم خونه گذاشتم رو تخت خدمتکارم باهامون اومد(دیگه آجوما نداریم🗿) کوک:وقتایی که نیستم مراقبشی غذاهایی که میخواد و واسش درست میکنی الانم براش سوپ درست میکنی خدمتکار:چشم ارباب کوک:برو بیرون رفت نشست کنارم رو تخت دستمو گرفت کوک:درد داری؟ تو:یکم کوک:بگم مسکن بیارن؟ تو:نه دردش زیاد نیست موهامو نوازش کرد صورتشو نزدیک صورتم کرد منم صورتشو نوازش کردم لبامو مک آرومی زد سر شونم و بوسید کله قسمتا صورتمو بوسید تو:آخ کوک:چیشد عزیزم خوبی؟ تو:دردم گرفت کوک:ببخشید تو:اشگال نداره اومد کنارم دراز کشید یکم یوری شدم خودشو بهم چسبوند دستشو رو شکمم گذاشت تو:کوک کوک:جانم تو:میدونی نمی تونم بچه بیارم؟ کوک:مهم نیست تو:ولی تو دوست داری پدر شی کوک:درسته ولی سلامتیت مهم تره تو:ولم نمیکنی؟ کوک:هیچ وقت گونمو بوسید چشمامون داشت گرم میشد که صدا در اومد خدمتکار:ارباب کوک:بله خدمتکار:ارباب سوپ خانوم رو آوردم رفت سوپ رو گرفت آورد کوک:سوپتو بخور بخواب تو:باشه اومد سمتم قاشق قاشق فوت میکرد بهم میداد تو:خودمم میتونم بخورما فلج نیستم که کوک:حرف نباشه حالا حالا ها از خودت کار نمیکشی تو:بد اخلاق کوک:چی گفتی؟ تو:هیچی کوک:آدم به ددیش اینطوری حرف نمیزنه بیا دوباره سوپ رو بهم داد
۱۵.۱k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.