عشق مریض
#عشق_مریض
#پارت یک
+دوباره داشت اون اتفاق میوفتاد کل رگ های بدنم میسوخت و جمع میشد گوشیم رو برداشتم و زنگ زدم به دوست صمیمیم
لونا سریع خودشو رسوند کمی رگ های دستم رو ماساژ داد سرنگ رو اورد و بهم تزریق کرد دیگه هیوی ندیدم
دید لــونا:
گوشیم زنگ خورد ا. ت بود سریع جواب دادم
صداش خشدار دار بود پس فهمیدم باید خودم رو برسونم
...
وقتی رسیدم قیافش شبیه میت ها بود و رو زمین ول شده بود رگ های دست نارنجی شده بود سریع ماساژ شون دادم تا یکم بهتر شد سرنگ رو تزریق کردم ا. ت حالت بیهوشی گرفت
سریع به دکترش زنگ زدم
شروع مکالمه...
-الو اقای کترررر
#سلام خانم پارک چی شده
_ا.ت امروز زنگ زد و من خودمو بهش رسوندم رگ های دستش نارنجی شده بود
#کارای لازم رو انجام دادید
_بله بله الان هم حالت بیهوشی رو به خودش گرفته
#خوبه باید بگم یه اقایی به نام مین یونگی هست که دکتر هستن ایشون قبلا وضعیت ش مثل خانم لی بوده اما الان با وجود بیماری دیگه خودش رو کنترل میکنه
_میشه شماره ش رو بدید
#بله فقط ایشون فعلا در جزیره ی ججو مسقترن
#********شماره
_مرسی خدانگهدار
پایان مکالمه....
همون موقع صدای ا. ت به گوشم خورد سریع رفتم پیشش
_خوبی
+اره خوبم با دکتر حرف زدی
_اره یکی هست شبیه او اسمش مین یونگیه شمارشم داد
تو ججو هستش منم بهش میکالم تا بریم پیشش ازش سوال بپرسیم و اینا
+اوکی
شرط ها:
15 لایک
30 نفرین بمولا نصف فالوور ها شرط دادممم
#پارت یک
+دوباره داشت اون اتفاق میوفتاد کل رگ های بدنم میسوخت و جمع میشد گوشیم رو برداشتم و زنگ زدم به دوست صمیمیم
لونا سریع خودشو رسوند کمی رگ های دستم رو ماساژ داد سرنگ رو اورد و بهم تزریق کرد دیگه هیوی ندیدم
دید لــونا:
گوشیم زنگ خورد ا. ت بود سریع جواب دادم
صداش خشدار دار بود پس فهمیدم باید خودم رو برسونم
...
وقتی رسیدم قیافش شبیه میت ها بود و رو زمین ول شده بود رگ های دست نارنجی شده بود سریع ماساژ شون دادم تا یکم بهتر شد سرنگ رو تزریق کردم ا. ت حالت بیهوشی گرفت
سریع به دکترش زنگ زدم
شروع مکالمه...
-الو اقای کترررر
#سلام خانم پارک چی شده
_ا.ت امروز زنگ زد و من خودمو بهش رسوندم رگ های دستش نارنجی شده بود
#کارای لازم رو انجام دادید
_بله بله الان هم حالت بیهوشی رو به خودش گرفته
#خوبه باید بگم یه اقایی به نام مین یونگی هست که دکتر هستن ایشون قبلا وضعیت ش مثل خانم لی بوده اما الان با وجود بیماری دیگه خودش رو کنترل میکنه
_میشه شماره ش رو بدید
#بله فقط ایشون فعلا در جزیره ی ججو مسقترن
#********شماره
_مرسی خدانگهدار
پایان مکالمه....
همون موقع صدای ا. ت به گوشم خورد سریع رفتم پیشش
_خوبی
+اره خوبم با دکتر حرف زدی
_اره یکی هست شبیه او اسمش مین یونگیه شمارشم داد
تو ججو هستش منم بهش میکالم تا بریم پیشش ازش سوال بپرسیم و اینا
+اوکی
شرط ها:
15 لایک
30 نفرین بمولا نصف فالوور ها شرط دادممم
۴.۵k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.