سنگدل

#سنگدل

Part 34

دختر با عصبانیت جلو رفت خواست موهای رومی رو بگیره که جینو مچ دختر و گرفت و هلش داد که دختر روی زمین افتاد

_دستت به اموال من نمیخوره فهمیدی؟

رومی ذوق کرده بود ولی نشون نمیداد نگهبان با اشاره جینو دختر و از عمارت بیرون انداخت جینو سمت رومی برگشت

_خوبی؟

رومی سر تکون داد

+اینجا چیکار میکرد؟؟

_هوم نمیدونم

+یهویی اومدنش عجیب نیست؟؟

_نمیدونم عزیزم بیخیال مهم اینه دیگه رفت

+اوهوم

رومی لبخندی زد
جینو رومی را در آغوشش گرفت

+اگه دوباره برگرد..

حرف رومی با صدای جینو نصفه موند

_هیس انقد فکر نکن راجبش

+اخه نمیتونم یعنی برای چی اومده؟؟

جینو نگاهی به رومی انداخت،رومی ساکت شد

_بسه دیگه فکر خودت و درگیر نکن

رومی زیر لب باشه ای گفت و نفس عمیقی کشید
جینو موهای رومی را نوازش کرد

_تا وقتی که من زندم کسی نمیتونه ما رو از هم جدا کنه یا باعث ناراحتیت بشه مطمئن باشه

رومی لبخندی به جینو زد

_میخوای سریال ببینیم؟؟
+عام چه سریالی؟؟
_هر چی که دوست داری
+خوبب..بریم ببینیم
_باشه

هر دو به طرف سالن سینمای عمارت رفتند و نشستند

_خوب چی ببینیم؟؟
+عامم..خوب..قلب های دفن شده خوبه؟؟
_اوم خوبه

رومی لبخندی زد
جینو سریال رو پخش کرد
خدمتکاران خوراکی ها رو گذاشتند و رومی و جینو غرق سریال شدند

ادامه دارد......
دیدگاه ها (۰)

#سنگدل part 35یک ساعت گذشتجینو محو فیلم بود که سنگینی روی شو...

#سنگدل part 36رومی به سالن رفت و جینو هم بلند شد و پشت سر رو...

#سنگدلpart 33*گفت اسمش مایاعهرومی چشماش گرد شد و سریع به جین...

#سنگدل part 32+چ..چی؟؟رومی تعجب کرده بودجینو لبخندی زدرومیرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط