سنگدل
#سنگدل
part 32
+چ..چی؟؟
رومی تعجب کرده بود
جینو لبخندی زد
رومیرا در آغوشش گرفت
_تو همون دختری..همون کوچولویی که تو بچگی هم بازی من بود..همون که بهش قول دادم باهاش ازدواج میکنم
رومی با قیافه گیج به جینو نگاه میکرد
+ی..یعنی تو الان..اون جینو..تو..اون یکیاید؟
جینو از قیافه رومی و اینکه گیج شده بود و بامزه شده بود خندهاش گرفته بود
_آره آره
رومی چند بار پشت سر هم پلک زد
_هنوزم مثل بچگیهات خنگی
رومی برای جینو چشمی چرخوند
+نخیر من خیلیم باهوشم
جینو خندهای کرد
_اره اره خیلی
رومی اخم کرد و با لج تو بغل جینو وول خورد
+اصلا ولم کن کی اجازه داد منو بغل کنی؟
جینو رومی رو محکم تر گرفت
_برای بغل کردن کسی که جزو اموالمه باید اجازه بگیرم؟
رومی دوباره چشمی چرخوند هرچند که داشت ذوق مرگ میشد
+مگه من جزو اموالتم؟
_صد در صد
رومی چشماش برق زد و گونه هاش رنگ گرفت جینو خندید و پیشونی رومی را بوسید
+اگه عین قبل..
_نه،نه رومی عین قبل نمیشه
+قول؟؟
_قول
رومی و جینو انگشت هاشون و به نشونه قول به هم قفل کردن جینو موهای رومی را نوازش کرد رومی خواست چیزی بگه که کسی در اتاق را به صدا در اورد و رومی از آغوش جینو بیرون اومد و دستی به لباسش کشید
_بیا تو
یکی از نگهبان ها داخل اومد
*ارباب خانومی اومدن داخل عمارت و میگن باشما کار دارن
_اسمش چیه؟
*گفت اسمش…
ادامه دارد......
part 32
+چ..چی؟؟
رومی تعجب کرده بود
جینو لبخندی زد
رومیرا در آغوشش گرفت
_تو همون دختری..همون کوچولویی که تو بچگی هم بازی من بود..همون که بهش قول دادم باهاش ازدواج میکنم
رومی با قیافه گیج به جینو نگاه میکرد
+ی..یعنی تو الان..اون جینو..تو..اون یکیاید؟
جینو از قیافه رومی و اینکه گیج شده بود و بامزه شده بود خندهاش گرفته بود
_آره آره
رومی چند بار پشت سر هم پلک زد
_هنوزم مثل بچگیهات خنگی
رومی برای جینو چشمی چرخوند
+نخیر من خیلیم باهوشم
جینو خندهای کرد
_اره اره خیلی
رومی اخم کرد و با لج تو بغل جینو وول خورد
+اصلا ولم کن کی اجازه داد منو بغل کنی؟
جینو رومی رو محکم تر گرفت
_برای بغل کردن کسی که جزو اموالمه باید اجازه بگیرم؟
رومی دوباره چشمی چرخوند هرچند که داشت ذوق مرگ میشد
+مگه من جزو اموالتم؟
_صد در صد
رومی چشماش برق زد و گونه هاش رنگ گرفت جینو خندید و پیشونی رومی را بوسید
+اگه عین قبل..
_نه،نه رومی عین قبل نمیشه
+قول؟؟
_قول
رومی و جینو انگشت هاشون و به نشونه قول به هم قفل کردن جینو موهای رومی را نوازش کرد رومی خواست چیزی بگه که کسی در اتاق را به صدا در اورد و رومی از آغوش جینو بیرون اومد و دستی به لباسش کشید
_بیا تو
یکی از نگهبان ها داخل اومد
*ارباب خانومی اومدن داخل عمارت و میگن باشما کار دارن
_اسمش چیه؟
*گفت اسمش…
ادامه دارد......
- ۵.۲k
- ۰۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط