بدون شرح

بدون شرح :)
دیدگاه ها (۲)

#رمان_ماهک #پارت_99طبق معمول همیشه ناهار رو خوردم و به اتاق ...

#رمان_ماهک #پارت_100با ارش به سمت اتاق خواب رفتیم و امیرعلی ...

درون آینه به خودم نگاهی می اندازم. چشمهایم را تنگ میکنم، چین...

#رمان_ماهک #پارت_98همه ی نگاه ها به سمتم کشیده شد حس میکردم ...

جوانی نادونی. آخرش پشیمونی...

بدون شرح

آبان خونین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط