جوری رفتار می کنی

جوری رفتار می کنی
انگار که هرگز نرفته بودی
مثل یک پرنده ، هر جا که دلت خواست پرواز میکنی

جوری رفتار می کنم
انگار که هنوز نرفته ای

مثل یک حشره ی کوچک
گوشه‌ای کز می‌کنم
و حواسم به عنکبوتِ بزرگ و سیاهی است
که گوشه ی سقف
سیاه‌ترین تار دنیا را تنیده
تا به محضِ رفتنِ تو
مرا در خود ببلعد
دیدگاه ها (۲)

دلتنگی‌ گاهی‌ شبیه یک شکارچی، کمین کرده در حجمِ پر اغفالِ پر...

روزی به دیدارم خواهی‌ آمد که دیگر نمی‌‌شناسمتشاخه گلی‌ روی ز...

دیر زمانی نیست که دریافته اموقتی از کسی کینه ای به دل می گیر...

کاش میشدبرای ساعتی مُرد!آن وقت است که میفهمیچه کسی از نبودنت...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط