همینجوری تو بغلم بود که دیدم خوابش برده اروم براگ بغلش کر
همینجوری تو بغلم بود که دیدم خوابش برده اروم براگ بغلش کردم کذاشتمش تو ماشین راه افتادم سمت هتل دیدم یا خدا ساعت یکه شبه رفتم هتل ماشینو پارک کردم ات و بغل کردم بردمش بالا تو اتقمون رو تخت انداختمش و درو قفل کردم
ات ویو
صبح پاشدم یکم زیره دلم درد میکرد اما مهم(بخاطر پریودیه ها منحرفا😔) نبود دیدم ته کنارم خوابیده اروم موهاشو زدم کنار لباشو بوسیدم
ات:تو چیکار میکنی که من میتونم ببخشمت کیم تهیونگ ؟
که یهو ته منو کشید تو بغلش
ات:یاااااا دلم درد میکنه ها
ته:بخواب همینجوری
سریع از زیره دستش در رفتم دیدم یونتان خوشگل کنارم بود شروع کردم بوسیدنش انقد بوسش کردم که فک کنم دیوونه شد ولی بازم بوسش میکردم
ته:هوی خوردیشا
ات:به تو چه اومااااا دوباره بوسش مردم که ته روشو کرد اونوری مثلا قهره یونتانو گذاشتم اونور رفتم رو شکمش نشستم
ات:یاااا قهر نکنااا
ته:نیستم
ات:اره تو راست میگی
ته:خو از دلم در بیار
ات:مگه تو یونتانو داشتی میخوردی من چیزی گفتم ها؟
ته:به هر حال
شروع کردم بوس کردنش
که جامون عوض شد یهو خوابید روم
ته:اها اینجوری از دلم دربیار
اومد لبمو ببوسه که در زدن
ته:گوه توش
ات:یاح یاح
پاشدم در و باز کردم دیدم کوکه
کوک:سلام ات
ات:سلام چته امروز بچه نیستی
کوک: هیچی ته بیا منو تو یکارایی داریم
ته:عاعا اره
که رفتن بیرون تعجب کردم منم رفتم تو اتاق لونا دیدم نایونم اونجاس لونا اکثر جاش زخمی بود
ات:لونااااااا چتههه
لونا:......
نایون:فکش درده
ات:چرااااا
نایون: اون شوگای عوضی دست و پاشو او دستشویی بسته بوده و زدش.....
سریع رفتم کتمو برداشتم
ات:من الان میام
سریع رفتم سمت یکی از خدمت کارا
ات:سلام عزیزم ندیدی اقای کیم و پارک کجا رفتن ؟
خدمتکاره:چرا رفتن سمت اتاق خصوصیه اقا لوکاس طبقهی اخر
ات:مرسی سریع سوار آسانسور شدم رفتم ژبقه اخر دیدم شوگا واساده خواست به تهیونگ حنله کنه که سریع رسیدم جلوش دستشو کرفتم پیچ دادم یه لگد زدم تو دلش ک پرت شد اونور
ته:ات کی اومدی
ات:بفرمایید روی اون مبلا بشینین و فقط نگا کنین و لذت ببرین
رفتن نشستن که مث سک شوگارو زدم اخرین ضربم خورد روی اونجایی که نباید میخورد دیگه جون نداشت حرکت کنه
ات:اخی حقه پدر شدنو ازت گرفتم بار ها گفتم خط قرمزم رفیقامه نشنیدین
کوک:(دست میزد)احسنت
ته:خانممو
ات:بچه ها بریم
رفتیم پایین پیش لونا که دیدم کوک عوضی ازم فیلم گرفته داره نشون لونا میده
کوک:ببین رفیقتو تهیونگ تف ریدم تو رفاتقتت
لونا:ات
رفتم بغلش
لونا:عوضی اگ چیزیت میشد چی
ات:حالا چیزی نشد:)
همینجوری تو بغلم بود که دیدم خوابش برده اروم براگ بغلش کردم کذاشتمش تو ماشین راه افتادم سمت هتل دیدم یا خدا ساعت یکه شبه رفتم هتل ماشینو پارک کردم ات و بغل کردم بردمش بالا تو اتقمون رو تخت انداختمش و درو قفل کردم
ات ویو
صبح پاشدم یکم زیره دلم درد میکرد اما مهم(بخاطر پریودیه ها منحرفا😔) نبود دیدم ته کنارم خوابیده اروم موهاشو زدم کنار لباشو بوسیدم
ات:تو چیکار میکنی که من میتونم ببخشمت کیم تهیونگ ؟
که یهو ته منو کشید تو بغلش
ات:یاااااا دلم درد میکنه ها
ته:بخواب همینجوری
سریع از زیره دستش در رفتم دیدم یونتان خوشگل کنارم بود شروع کردم بوسیدنش انقد بوسش کردم که فک کنم دیوونه شد ولی بازم بوسش میکردم
ته:هوی خوردیشا
ات:به تو چه اومااااا دوباره بوسش مردم که ته روشو کرد اونوری مثلا قهره یونتانو گذاشتم اونور رفتم رو شکمش نشستم
ات:یاااا قهر نکنااا
ته:نیستم
ات:اره تو راست میگی
ته:خو از دلم در بیار
ات:مگه تو یونتانو داشتی میخوردی من چیزی گفتم ها؟
ته:به هر حال
شروع کردم بوس کردنش
که جامون عوض شد یهو خوابید روم
ته:اها اینجوری از دلم دربیار
اومد لبمو ببوسه که در زدن
ته:گوه توش
ات:یاح یاح
پاشدم در و باز کردم دیدم کوکه
کوک:سلام ات
ات:سلام چته امروز بچه نیستی
کوک: هیچی ته بیا منو تو یکارایی داریم
ته:عاعا اره
که رفتن بیرون تعجب کردم منم رفتم تو اتاق لونا دیدم نایونم اونجاس لونا اکثر جاش زخمی بود
ات:لونااااااا چتههه
لونا:......
نایون:فکش درده
ات:چرااااا
نایون: اون شوگای عوضی دست و پاشو او دستشویی بسته بوده و زدش.....
سریع رفتم کتمو برداشتم
ات:من الان میام
سریع رفتم سمت یکی از خدمت کارا
ات:سلام عزیزم ندیدی اقای کیم و پارک کجا رفتن ؟
خدمتکاره:چرا رفتن سمت اتاق خصوصیه اقا لوکاس طبقهی اخر
ات:مرسی سریع سوار آسانسور شدم رفتم ژبقه اخر دیدم شوگا واساده خواست به تهیونگ حنله کنه که سریع رسیدم جلوش دستشو کرفتم پیچ دادم یه لگد زدم تو دلش ک پرت شد اونور
ته:ات کی اومدی
ات:بفرمایید روی اون مبلا بشینین و فقط نگا کنین و لذت ببرین
رفتن نشستن که مث سک شوگارو زدم اخرین ضربم خورد روی اونجایی که نباید میخورد دیگه جون نداشت حرکت کنه
ات:اخی حقه پدر شدنو ازت گرفتم بار ها گفتم خط قرمزم رفیقامه نشنیدین
کوک:(دست میزد)احسنت
ته:خانممو
ات:بچه ها بریم
رفتیم پایین پیش لونا که دیدم کوک عوضی ازم فیلم گرفته داره نشون لونا میده
کوک:ببین رفیقتو تهیونگ تف ریدم تو رفاتقتت
لونا:ات
رفتم بغلش
لونا:عوضی اگ چیزیت میشد چی
ات:حالا چیزی نشد:)
۱۴.۸k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.