بادیگارد جذاب من
بادیگارد جذاب من
پارت سی و یک
_________
ویو جونگکوک
وارد هواپیما شدم یک بار دیگه به اون یکی شماره جیمین زنگ زدن که بعد از دو تا بوق جواب داد ...
_بله جونگ...
@مردیکه عوضی خواهر من کجاستتت؟!(داد)
_ا.ت؟!...من نمیدونم ا.ت کجاست !
@هه نمیدونی ؟!...توعه عوضی اون رو گروگان گرفته بعد نمیدونی کجاست ...نهه؟!
_گروگان؟!(متعجب)...جونگکوک من الان دو هفته هست آمریکا هستم
@جیمین ...آنقدر مزخرف تحویل من نده
_مزخرف چیه بابا من آخرین باری که ا.ت رو دیدم تو کوچه به سمت عمارت تهیونگ بود که چند نفر میخواستن اذیتش کنن...دیگه رفتم آمریکا ...ببینم چیزی شده؟!
@تهیونگ دو روز پیش زنگ زد که جیمین ا.ت رو دزدیده و...
_از کجا میدونست؟!
@میگفت که آمار ا.ت رو به تو داده تا باهاش حرف بزنی و برگردین پیش هم ...ولی الان دو روزه تهیونگ هم جواب تلفن رو نمیده
_با من حرف زده من که....جونگکوک نه!
@چیشد؟!
_جیهون
@جیهون؟!...جیهون دیگه کیه؟!
_ب،برادر دوقلو من ...چهرش ، اندامش ، همه چیش کپی منه انگار یک نفریم...فقط موهای اون طلایی هست و مال من مشکی
@پس یعنی میگی....
_من سریع میام کره خب؟!...تا من نیامدم جایی نرو
@ب،باشه
جیمین تلفن رو قطع کرد
ویو ا.ت...
چشمام رو آروم باز کردم ...هنوز هم تو خراب شده بودم ...انگار صبح شده بود چون نور از دریچه کوچیک رو سقف اومده بود تو اتاق بلند شدم...نگاهی به اطراف کردم که با در باز مواجه شدم ...
از در بیرون اومدم کسی نبود ...سمت در اتاق تهیونگ رفتم اونم باز بود ...وارد شدم تهیونگ بی جون با بدن خونی روی زمین افتاده بود ...
سمتش حرکت کردم ...و روی دو تا زانو زخمیم نشستم
ات:ت،تهیونگ ...تهیونگ
#(سرفه)...ا.ت(صدای تهیونگ آروم هست)
ات:تهیونگ بلند شو خواهش میکنم ...بلند...
در بسته شد ...برگشتم و سریع سمت در رفتم
ات:چیکار میکنی ؟! در رو باز کن ...هی با توعم
&نگران نباش ...تا چند دقیقه دیگه او آتیش میسوزین ...(خنده)
اون مرده رفت ...نه نه نباید اینجوری بشه
سمت تهیونگ رفتم
ات:ت،تهیونگ بلند شو ...خواهش میکنم ...بلند شو (گریه)
#ا.ت...بب،ببخشید ...ن،نباید(سرفه)نباید به جیمین میگفتم ...ببخشید (سرفه)
ات:تهیونگ ...خواهش میکنم
همون موقع یه چیزی از دریچه بالا پرت شد و باعث شد کنار اتاق آتیش بگیره
ات:نه نه...تهیونگ
#ا.ت...(سرفه)ف،فرار کن ...من ،من رو اینجا ول کن (سرفه)...ر،رونا خونه تنهاست ...برو پیش رونا ب،بزرگش کن ...ب،بهش بگو ...ع،عمو ته،تهیونگ خ،خیلی دوسش داشت
ات:کسی اینجا نیست؟!....کمککک...جیمیننن...یکی کمک کنه ...جیمیننن
ادامه کامنت!!!!!
#bts#army#fake#BTS#BANGTAN#JIMIN#ARMY
پارت سی و یک
_________
ویو جونگکوک
وارد هواپیما شدم یک بار دیگه به اون یکی شماره جیمین زنگ زدن که بعد از دو تا بوق جواب داد ...
_بله جونگ...
@مردیکه عوضی خواهر من کجاستتت؟!(داد)
_ا.ت؟!...من نمیدونم ا.ت کجاست !
@هه نمیدونی ؟!...توعه عوضی اون رو گروگان گرفته بعد نمیدونی کجاست ...نهه؟!
_گروگان؟!(متعجب)...جونگکوک من الان دو هفته هست آمریکا هستم
@جیمین ...آنقدر مزخرف تحویل من نده
_مزخرف چیه بابا من آخرین باری که ا.ت رو دیدم تو کوچه به سمت عمارت تهیونگ بود که چند نفر میخواستن اذیتش کنن...دیگه رفتم آمریکا ...ببینم چیزی شده؟!
@تهیونگ دو روز پیش زنگ زد که جیمین ا.ت رو دزدیده و...
_از کجا میدونست؟!
@میگفت که آمار ا.ت رو به تو داده تا باهاش حرف بزنی و برگردین پیش هم ...ولی الان دو روزه تهیونگ هم جواب تلفن رو نمیده
_با من حرف زده من که....جونگکوک نه!
@چیشد؟!
_جیهون
@جیهون؟!...جیهون دیگه کیه؟!
_ب،برادر دوقلو من ...چهرش ، اندامش ، همه چیش کپی منه انگار یک نفریم...فقط موهای اون طلایی هست و مال من مشکی
@پس یعنی میگی....
_من سریع میام کره خب؟!...تا من نیامدم جایی نرو
@ب،باشه
جیمین تلفن رو قطع کرد
ویو ا.ت...
چشمام رو آروم باز کردم ...هنوز هم تو خراب شده بودم ...انگار صبح شده بود چون نور از دریچه کوچیک رو سقف اومده بود تو اتاق بلند شدم...نگاهی به اطراف کردم که با در باز مواجه شدم ...
از در بیرون اومدم کسی نبود ...سمت در اتاق تهیونگ رفتم اونم باز بود ...وارد شدم تهیونگ بی جون با بدن خونی روی زمین افتاده بود ...
سمتش حرکت کردم ...و روی دو تا زانو زخمیم نشستم
ات:ت،تهیونگ ...تهیونگ
#(سرفه)...ا.ت(صدای تهیونگ آروم هست)
ات:تهیونگ بلند شو خواهش میکنم ...بلند...
در بسته شد ...برگشتم و سریع سمت در رفتم
ات:چیکار میکنی ؟! در رو باز کن ...هی با توعم
&نگران نباش ...تا چند دقیقه دیگه او آتیش میسوزین ...(خنده)
اون مرده رفت ...نه نه نباید اینجوری بشه
سمت تهیونگ رفتم
ات:ت،تهیونگ بلند شو ...خواهش میکنم ...بلند شو (گریه)
#ا.ت...بب،ببخشید ...ن،نباید(سرفه)نباید به جیمین میگفتم ...ببخشید (سرفه)
ات:تهیونگ ...خواهش میکنم
همون موقع یه چیزی از دریچه بالا پرت شد و باعث شد کنار اتاق آتیش بگیره
ات:نه نه...تهیونگ
#ا.ت...(سرفه)ف،فرار کن ...من ،من رو اینجا ول کن (سرفه)...ر،رونا خونه تنهاست ...برو پیش رونا ب،بزرگش کن ...ب،بهش بگو ...ع،عمو ته،تهیونگ خ،خیلی دوسش داشت
ات:کسی اینجا نیست؟!....کمککک...جیمیننن...یکی کمک کنه ...جیمیننن
ادامه کامنت!!!!!
#bts#army#fake#BTS#BANGTAN#JIMIN#ARMY
۱۴.۹k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.