❌ اصکی ممنوع ❌
❌ اصکی ممنوع ❌
ادامه پارت قبل
میاری حالیته؟
گوشی رو قطع کرد و رو به من گفت:دنبالم بیا.
به سرعت همراهش رفتم به سمت ماشینش: جئون حالش خوبه؟
تهیونگ سوار شد: نمیدونم، ولی وکیل آلفاجم یه ساعت پیش رسیده!
سوار شدم و گفتم: حالا چی میشه؟
تهیونگ گاز داد: افرادم وکیل رو میارن اداره پلیس، فعلا باید امیدوار باشیم وضعیت جئون پایدار باشه!
تا رسیدن به اداره پلیس دیگه حرفی نزدیم.
اضطراب زیادی داشتم.
اگه وکیل نمیتونست بی گناهی سیترا رو ثابت کنه باید چیکار میکردیم؟!
وقتی رسیدیم تهیونگ یک راست به سمت افسر پشت میز رفت: افسر کیم اومدن؟
مرد به تهیونگ نگاه کرد: بله، تو اتاقشون هستن.
دنبال تهیونگ رفتیم سمت اتاق و در زدیم.
در باز شد و افسر کیم اومد بیرون ولی نه اون افسر کیم دیشب...
این افسر کیم، افسر کیم سوکجین زیبا با شونه های پهن و لبای قرمزش بود!
با دیدنش لبخند زدم: افسر کیم!
اونم منو شناخت: اوه، من میشناسمت اسمت...
من: والریا، واریا سینگستر، دخترعموی سیترا سینگستر!
چشماش غمگین شد: جریان رو شنیدم و باید بگم خیلی متاسفم!
تهیونگ با اخم گفت: شما همو میشناسین؟ صبر کن ببینم من دنبال افسر کیم نامجون میگردم!
صدای جذاب افسر کیم نامجون از پشت سرمون اومد: اتفاقا منم دنبالتون میگشتم.
برگشتم سمتش و یه بار دیگه به جذابیت ویران کننده اش اعتراف کردم!
نامجون با اخم ازم پرسید: افسر سوکجین رو از کجا میشناسی؟
من: برای بازرسی اومده بودن خونمون!
نامجون رو به تهیونگ گفت: فدرال اینجاست، اگه وکیل نیاد تا یک ساعت دیگه بازجویی رو شروع میکنن!
دقیقا بعد از این حرف، در اداره باز شد و دختر قد بلند ی اومد تو!
لازم نبود خیلی فکر کنم اون کیه، چون موهای قرمز و چشمای سبزش داد میزد که اون یه نژاد فرانسوی داره!
دختر که زیبایی خیره کننده ای داشت اومد جلو و به زبان کره ای که ته لهجه شیرین فرانسوی داشت گفت: مِرا راشلا هستم، وکیل مادام سینگستر!
.... ادامه دارد .....
(نویسنده سراب)
(از روبیکا)
ناشناس ما:🖤✨
https://nazarbazi.timefriend.net/16750082778186
ما رو به دوستاتون معرفی کنین:🖤🔥
https://rubika.ir/joinc/BGDEIHIF0HQARFFQLKQQIJWDALZDMJBY
ادامه پارت قبل
میاری حالیته؟
گوشی رو قطع کرد و رو به من گفت:دنبالم بیا.
به سرعت همراهش رفتم به سمت ماشینش: جئون حالش خوبه؟
تهیونگ سوار شد: نمیدونم، ولی وکیل آلفاجم یه ساعت پیش رسیده!
سوار شدم و گفتم: حالا چی میشه؟
تهیونگ گاز داد: افرادم وکیل رو میارن اداره پلیس، فعلا باید امیدوار باشیم وضعیت جئون پایدار باشه!
تا رسیدن به اداره پلیس دیگه حرفی نزدیم.
اضطراب زیادی داشتم.
اگه وکیل نمیتونست بی گناهی سیترا رو ثابت کنه باید چیکار میکردیم؟!
وقتی رسیدیم تهیونگ یک راست به سمت افسر پشت میز رفت: افسر کیم اومدن؟
مرد به تهیونگ نگاه کرد: بله، تو اتاقشون هستن.
دنبال تهیونگ رفتیم سمت اتاق و در زدیم.
در باز شد و افسر کیم اومد بیرون ولی نه اون افسر کیم دیشب...
این افسر کیم، افسر کیم سوکجین زیبا با شونه های پهن و لبای قرمزش بود!
با دیدنش لبخند زدم: افسر کیم!
اونم منو شناخت: اوه، من میشناسمت اسمت...
من: والریا، واریا سینگستر، دخترعموی سیترا سینگستر!
چشماش غمگین شد: جریان رو شنیدم و باید بگم خیلی متاسفم!
تهیونگ با اخم گفت: شما همو میشناسین؟ صبر کن ببینم من دنبال افسر کیم نامجون میگردم!
صدای جذاب افسر کیم نامجون از پشت سرمون اومد: اتفاقا منم دنبالتون میگشتم.
برگشتم سمتش و یه بار دیگه به جذابیت ویران کننده اش اعتراف کردم!
نامجون با اخم ازم پرسید: افسر سوکجین رو از کجا میشناسی؟
من: برای بازرسی اومده بودن خونمون!
نامجون رو به تهیونگ گفت: فدرال اینجاست، اگه وکیل نیاد تا یک ساعت دیگه بازجویی رو شروع میکنن!
دقیقا بعد از این حرف، در اداره باز شد و دختر قد بلند ی اومد تو!
لازم نبود خیلی فکر کنم اون کیه، چون موهای قرمز و چشمای سبزش داد میزد که اون یه نژاد فرانسوی داره!
دختر که زیبایی خیره کننده ای داشت اومد جلو و به زبان کره ای که ته لهجه شیرین فرانسوی داشت گفت: مِرا راشلا هستم، وکیل مادام سینگستر!
.... ادامه دارد .....
(نویسنده سراب)
(از روبیکا)
ناشناس ما:🖤✨
https://nazarbazi.timefriend.net/16750082778186
ما رو به دوستاتون معرفی کنین:🖤🔥
https://rubika.ir/joinc/BGDEIHIF0HQARFFQLKQQIJWDALZDMJBY
۲.۵k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.