پارت ۳۶
#پارت_۳۶
+سلام...شماها اینجا چیکار میکنین؟
یهو آرتین از یکی از اتاقا اومد بیرون...تی شرت و شلوار مشکی و کلاه کپ مشکی که برعکس سرش بود....واسه اولین بار از دیدنش هول شدم و ضربان قلبم رفت بالا...انگار دلم تصمیم گرفته بود که دوسش داشته باشه...بهش سلام کردم..جوابمو داد و رفت پیش بقیه منم داشتم با تانیا و آلما حرف میزدم...که یهو اون جمع با صدای پیانو ساکت شد...آرتبن پشت پیانو بود و گیتارم دست عرفان بود...یخورده دقت کردم ریتم آهنگ(همه دنیام_بهنام بانی)بود...آرتین شروع کرد به خوندن:
همه چیم واسه تو ولی دلِ تو برام چیزی به غیر تو نمیخوام نه نمیخوام
اونی که نفسم بنده به نفساش تویی فقط که می مونه پاش بدونی کاش
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام , عاشقِ توام
میشناسم تو رو بهتر از هر کی که بگی
احساسم واسه هیچ کسی نیست جز تو یکی عشقِ تو واسه من تکراری نمیشه
دلتنگم دیگه دل تو دلم نیست واسه تو
دلتنگم میدونی فقط این حسو به تو دارم چون تو برام می مونی همیشه
میدونی چقد خاطره دارم ازت دار و ندارم تویی فقط تویی فقط
دیوونه ی توام من عاشقِ تو شدم تو رو میخوامت واسه خودم واسه ی خودم
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام , عاشقِ توام
میشناسم تو رو بهتر از هر کی که بگی
احساسم واسه هیچ کسی نیست جز تو یکی عشقِ تو واسه من تکراری نمیشه
دلتنگم دیگه دل تو دلم نیست واسه تو
دلتنگم میدونی فقط این حسو به تو دارم چون تو برام می مونی همیشه
به من نگاه میکرد و میخوند....چقد صداش قشنگ بود...هنوز از شوک دیروز در نیومده بودم یه شوک دیگع...نواختن آهنگ تموم شد...آرتین اومد جلو....روبروی من وایساد
_در این حد دوست دارم
دستشو کرد تو جیبشو یه گردنبند درآورد یکم که دقت کردم گردمبند اسم خودش بود....انداخت گردنم
_آنا..خیلی دوست دارم
اصلا حواسم نبود کجاییم و همه دارن به ما نگاه میکنن...توچشای آرتین نگاه کردم و سریع و تو یه آن بغلش کردم...دستامو دور گردنش حلقه کردم...چون قدش از من بلندتر بود یکم خم شد و دستاشو گذاشت روکمرم...وقتی ازش جدا شدم صدای دستو سوت بقیه رو شنیدم...خیلی خجالت کشیدم....تانیا اوند بغلم کرد
+مبارک باشه زنداداشم .ایشالا عروسی خودم
برسامم پشت سرش گفت :ایشالا
همه زدن زیر خنده حتی آرتین...آرتین رفت سمت یکی از اتاقا و صدام کرد....همه گفتن اووووو...خیلی خجالت کشیدم
_آنا اومدی؟
تانیا اوند هلم داد
_برو دیگع...داداشم گناه داره...زدم تو سر تانیا و رفتم سمت اتاقی که آرتین صدام کرد...رفتم تو آرتینو که دیدم سرمو انداختم پایین..ازش خجالت میکشیدم
_بیا بغلم نمیخواد خجالت بکشی
محک بغلم کرد...خیلی بوی خوبی میداد....سرمو گرفتم بالا و تو چشاش نگاه کردم
_اونجوری نگاه نکنا
+تو واقعا همون آرتینی؟
خندید_کدوم آرتین؟
+همون آرتینی که روز اول مف هماهنگ نیسی...همونی که وقتی اوین اومد و اون حرفارو زد طرفداریشو کرد..همونی که وقتی بهش میگفتم دیگه نمیام میگف خوشحال میشم
_من اونموقع ها هم نسبت بهت بی میل نبودم...نمیدونی چقد خودمو سرزنش کردم که چرا بهت گفتم خوشحال میشم...نمیدونی اون موقع که لبت زخم بوود و دستمو میکشیدم رو لبت چه زجری میکشیدم
انگشتشو کشید رو لبم و سرش و آورد پایین...
(دوستان ببخشید بابت تاخیر...واقعا جایی بودم که اصلا نت نداشتم...بجاش فردا شب براتون بکوب پارت میزارم)
+سلام...شماها اینجا چیکار میکنین؟
یهو آرتین از یکی از اتاقا اومد بیرون...تی شرت و شلوار مشکی و کلاه کپ مشکی که برعکس سرش بود....واسه اولین بار از دیدنش هول شدم و ضربان قلبم رفت بالا...انگار دلم تصمیم گرفته بود که دوسش داشته باشه...بهش سلام کردم..جوابمو داد و رفت پیش بقیه منم داشتم با تانیا و آلما حرف میزدم...که یهو اون جمع با صدای پیانو ساکت شد...آرتبن پشت پیانو بود و گیتارم دست عرفان بود...یخورده دقت کردم ریتم آهنگ(همه دنیام_بهنام بانی)بود...آرتین شروع کرد به خوندن:
همه چیم واسه تو ولی دلِ تو برام چیزی به غیر تو نمیخوام نه نمیخوام
اونی که نفسم بنده به نفساش تویی فقط که می مونه پاش بدونی کاش
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام , عاشقِ توام
میشناسم تو رو بهتر از هر کی که بگی
احساسم واسه هیچ کسی نیست جز تو یکی عشقِ تو واسه من تکراری نمیشه
دلتنگم دیگه دل تو دلم نیست واسه تو
دلتنگم میدونی فقط این حسو به تو دارم چون تو برام می مونی همیشه
میدونی چقد خاطره دارم ازت دار و ندارم تویی فقط تویی فقط
دیوونه ی توام من عاشقِ تو شدم تو رو میخوامت واسه خودم واسه ی خودم
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام
دنیام اومدی تو دنیام دل بده بمون باهام عاشقِ توام
تو شدی همه دنیام هر جا بری اونجام دستِ تو توو دستام عاشقِ توام , عاشقِ توام
میشناسم تو رو بهتر از هر کی که بگی
احساسم واسه هیچ کسی نیست جز تو یکی عشقِ تو واسه من تکراری نمیشه
دلتنگم دیگه دل تو دلم نیست واسه تو
دلتنگم میدونی فقط این حسو به تو دارم چون تو برام می مونی همیشه
به من نگاه میکرد و میخوند....چقد صداش قشنگ بود...هنوز از شوک دیروز در نیومده بودم یه شوک دیگع...نواختن آهنگ تموم شد...آرتین اومد جلو....روبروی من وایساد
_در این حد دوست دارم
دستشو کرد تو جیبشو یه گردنبند درآورد یکم که دقت کردم گردمبند اسم خودش بود....انداخت گردنم
_آنا..خیلی دوست دارم
اصلا حواسم نبود کجاییم و همه دارن به ما نگاه میکنن...توچشای آرتین نگاه کردم و سریع و تو یه آن بغلش کردم...دستامو دور گردنش حلقه کردم...چون قدش از من بلندتر بود یکم خم شد و دستاشو گذاشت روکمرم...وقتی ازش جدا شدم صدای دستو سوت بقیه رو شنیدم...خیلی خجالت کشیدم....تانیا اوند بغلم کرد
+مبارک باشه زنداداشم .ایشالا عروسی خودم
برسامم پشت سرش گفت :ایشالا
همه زدن زیر خنده حتی آرتین...آرتین رفت سمت یکی از اتاقا و صدام کرد....همه گفتن اووووو...خیلی خجالت کشیدم
_آنا اومدی؟
تانیا اوند هلم داد
_برو دیگع...داداشم گناه داره...زدم تو سر تانیا و رفتم سمت اتاقی که آرتین صدام کرد...رفتم تو آرتینو که دیدم سرمو انداختم پایین..ازش خجالت میکشیدم
_بیا بغلم نمیخواد خجالت بکشی
محک بغلم کرد...خیلی بوی خوبی میداد....سرمو گرفتم بالا و تو چشاش نگاه کردم
_اونجوری نگاه نکنا
+تو واقعا همون آرتینی؟
خندید_کدوم آرتین؟
+همون آرتینی که روز اول مف هماهنگ نیسی...همونی که وقتی اوین اومد و اون حرفارو زد طرفداریشو کرد..همونی که وقتی بهش میگفتم دیگه نمیام میگف خوشحال میشم
_من اونموقع ها هم نسبت بهت بی میل نبودم...نمیدونی چقد خودمو سرزنش کردم که چرا بهت گفتم خوشحال میشم...نمیدونی اون موقع که لبت زخم بوود و دستمو میکشیدم رو لبت چه زجری میکشیدم
انگشتشو کشید رو لبم و سرش و آورد پایین...
(دوستان ببخشید بابت تاخیر...واقعا جایی بودم که اصلا نت نداشتم...بجاش فردا شب براتون بکوب پارت میزارم)
۱۱.۸k
۳۱ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.