Part 43
Part 43
(ویو ات )
وسط های فیلم بود که یه صحنه ترسناک اومدم جیغ زدمو پریدم بغل تهیونگ
ات :جیغغغغغغغ
تهیونگ :خوبی
ات :اره (ترسیده )
تهیونگ: بزار برم برات آب بیارم
ات :نهههه منو ت..تنها نذاریا
تهیونگ: باشه بیا باهم بریم( خنده )
ات : ب..بریم( ترسیده)
(ویو تهیونگ )
دیدم ات اومد بغلم منم متقابل بغلش کردم از قیافش معلوم چقدر ترسیده
تهیونگ :بیا
ات: مرسی
(ویو ات )
ابو خوردم (منحرفففف ها منظورم آب آشامیدنیه نه اون📿📿) که تهیونگ گفت میخوای یه فیلم دیگه بزارم که من گفتم
(ویو ات )
وسط های فیلم بود که یه صحنه ترسناک اومدم جیغ زدمو پریدم بغل تهیونگ
ات :جیغغغغغغغ
تهیونگ :خوبی
ات :اره (ترسیده )
تهیونگ: بزار برم برات آب بیارم
ات :نهههه منو ت..تنها نذاریا
تهیونگ: باشه بیا باهم بریم( خنده )
ات : ب..بریم( ترسیده)
(ویو تهیونگ )
دیدم ات اومد بغلم منم متقابل بغلش کردم از قیافش معلوم چقدر ترسیده
تهیونگ :بیا
ات: مرسی
(ویو ات )
ابو خوردم (منحرفففف ها منظورم آب آشامیدنیه نه اون📿📿) که تهیونگ گفت میخوای یه فیلم دیگه بزارم که من گفتم
۱۷.۵k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.