Part45
Part45
(ویو تهیونگ )
میخواستم ات رو اذیت کنم بهش گفتم خب بریم بخوابیم
ات: اوهوم
تهیونگ: خب من میرم تو اتاق کوک بخوابم الان که نیستش
ات: چیییییی نخیرم تو میای پیش من میخوابی
تهیونگ: برا چی (نیشخند )
ات: چ......چون میترسم
تهیونگ :نمیام
ات: چ...چر( بغض )
تهیونگ :گوه خوردم عشقم بریم بخوابیم
ات: میای پیشم( مظلوم )
تهیونگ: معلومه که میام
ات :حیحی
(پرش زمانی به صبح )
ات من زود تر ته بیدار شدم رفتم دستشویی که کار هامو انجام بدم که یهو یه مایعی وسط پاهام حس کردم دیدم پریود شدم
ات: اههه لعنت بهت عیششش
(ویو تهیونگ )
میخواستم ات رو اذیت کنم بهش گفتم خب بریم بخوابیم
ات: اوهوم
تهیونگ: خب من میرم تو اتاق کوک بخوابم الان که نیستش
ات: چیییییی نخیرم تو میای پیش من میخوابی
تهیونگ: برا چی (نیشخند )
ات: چ......چون میترسم
تهیونگ :نمیام
ات: چ...چر( بغض )
تهیونگ :گوه خوردم عشقم بریم بخوابیم
ات: میای پیشم( مظلوم )
تهیونگ: معلومه که میام
ات :حیحی
(پرش زمانی به صبح )
ات من زود تر ته بیدار شدم رفتم دستشویی که کار هامو انجام بدم که یهو یه مایعی وسط پاهام حس کردم دیدم پریود شدم
ات: اههه لعنت بهت عیششش
۲۶.۱k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.