p63

+من که بچم سقط شده بود؟...
÷اره....ولی اینجا زده بچه دو ماهه داری....
+یعنی....یعنی بچم نمرده؟
_ات!
+ته ما بچه داریممم!
_باورم‌نمیشه!
و پریدم بغل تهیونگگ....
_میدونستی زندگی منی تو؟
+تو چی میدونستی نفس منی؟؟؟
÷خب حالا بسه....
یه بچس دیگه...
+وای باورم نمیشه(گریه)
_گریه نکن مامان‌ کوچولو...
جونگوک از اونور اومد تو...
=پدسگ یه ماه خواهرم شبو تنها خوابیده بعد اونوقت اومدی اینجا داری زر میزنی؟P63
_تو گو نخور...
ات جونم منو بخشیده....مگه نه؟
+اوهوم...
=گریه هات واسه ما بود...خنده هات واسه بعضیا....اره توله سگگ؟
_به زن من نگو توله سگ...
=تو خفه شو که اگه من نرسونده بودمت مرده بودی....
+عه یه دور از جون به شوهرم بگو‌..
و رفتم لپشو محکم و باصدا بوسیدم...
=تو ساکت....چندشا‌...
+ولی واقعا باورم نمیشه بچم زندس....
÷اه یه بچس دیگه....منم دار....
_جان؟
+بلههه؟
=نه...نه بابا منظورش در آینده اس....
÷.......
+تو بارداری یونا؟
÷خ...خب آره....
_توله سگ....اگه به بابا و مامان‌نگفتم....
÷به من چه خب؟
=من ریختم مشکلیه؟
بچه منه....
÷(گریه)
=چرا گریه میکنی قشنگم؟
÷الان من چیکار کنم؟همش تقصیر توعه.....
_خب گریه نکن حالا...
=مگه‌گردن نگرفتمم؟
چند ماه دیگه هم عروسیمونه اوکی میشه همچی...
+(جیغ بلند)دارم عمه میشممممممممممممممممممم
_ات خب..بی جنبه نشووو...
و پریدم بغل جونگکوک....
+اییییییی مبارکههههه...
=ات ...همه فهمیدن من خالی کردم تو این بسه....
+شبیه من میشه نههه؟
÷نمیدونم اون توله که به من نرفت....
_به تهجینم نگو تولهه...
=اره اون پدسگگگ شبیه خودته...
+دلم واسه بچم تنگ شد اه....
_الان میریم میبینینش....
=تو که فلج شدی رفت نمیتونی رانندگی کنی....
+عههههه....نگو فلج(بغض)
و رفتم سمت تهیونگ و خودمو بهش چسبوندم و بغلش کردم و اشکام اومد....
=تو چقدر لوس شدی...چی گفتم‌مگه...
_انقدر دختر منو اذیت نکن....
گریه نکن عزیزم...شوخی کرد....
+بیخود کردی گفتییی(گریه)
=ات....تو بی ادب هم شدی....
_بحث من باشه ادب نمیشناسه....
و تهیونگ سرمو گذاشت رو سینه خودش و آروم شدم....
موهامو ناز میکرد و میداد پشت گوشم‌..
_بلند شو عزیزم....پاشو بریم دیگه...
÷یاد بگیر ازشون....
=بابا....اینا پدر و دخترن....کاپل اصلی منو توییم بیب...
+ساکت....
=عه من برادرتماا....یه کم با ادب باش با من....
+نمیخوام....
=ات میزنمتا...
_شما خیلی غلط میکنی دستت رو زن من بلند شه....
=دختره تخس...
+خودتی...
=ساکت....
+....
_بریم....شما برید بیرون....من لباسامو با کمک‌ ات عوض کنم....
÷میخوای کوک کمکت کنه...
+نه خیر نمیخواد...
÷باشه ات...چرا اینجوری میکنی تو...‌نترس بابا...اونجوری چسبیدی به داداشم....داداشمو‌نمیبرن که...ور دل خودته....
=بیا بریم بیب...میخواست هم کمکمش نمیکردم
+خودم کمکمش میکنم...
=توله سگ تخس شدیا...
+دوست دارم....
=خف...
_عههه عهه بسه...
دیدگاه ها (۱)

P64بعد از اینه که رفتن و درو بستن رفتم روی تهیونگ دراز کشیدم...

P65_بلههه...بفرماییددد....+قلبت درد نمیکنه؟_نه نفسم....وقتی ...

P62_بی نهایت....ات بزار بعد یک ماه بغلت کنم....بزار ات.....ب...

P61÷اوه پیام اومد به گوشیم..._ای...این گوشیه اتس....÷ن...نه....

هنرمند کوچولوی من

پارت ۲۰ات: اخ جیمین سرشو از تو گردن از بیرون میاره جیمین: بی...

سلامممممم😭🌷🌷🌷اقای ××: ات بلاخره فهمید؟ته: اره همه چیز رو فهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط