P65
P65
_بلههه...بفرماییددد....
+قلبت درد نمیکنه؟
_نه نفسم....وقتی پیش تو ام خوب خوبه....
رفتم جلو تر و سرمو گذاشتم رو سینش.....
+همش تقصیر من بود....
_نه....تقصیر من بود که تنها گذاشتمت....
روی قلبشو بو*سیدم.....و دستمو گذاشتم روش....
+قول میدم دیگه نزارم درد بگیره....باشه؟
_باشه....
بهم نزدیک تر شد و نزدیک تر شد تا به کانتر رسیدیم و ل*باشو رو ل*ب*ام قفل کرد....
میب*وسید و می*ب*وسید و میب*وسید.....
زندگی.....به همین لحظه هاشه که خوش میشه....
نه چیزای دیگه....
+بریم بخوابیم...
_بفرمایید....
.......................۱ شب بعد...............
امشب قراره شام بریم خونه کوک....
_ات حموم رفتی؟
+بله....الانم اومدم....
_موهاتو خشک کن....سرما میخوری....
+خشک میکنم.....
_آفرین....یه بار دیگه مرور میکنم
یک..لب...
+لباس باز نمیپوشم....
عطر باکارات رژ نمیزنم...
آرایش غلیظ هم نمیکنم....
خوبه؟
_افریننن دختر خودمم..
موهاتم باز نمیزاری درسته؟
+ببینم چی می...
_.....
+باز نمیزارم..
_خب...خوبه....
موهامو یه اتو کشیدم.....یه تیشرت و شلوار لش کرمی رنگ پوشیدم و پاشنه بلند های کرمیم هم پام کردم و با یه عطر خیلی س..ک..سی دوش گرفتم......
حاضر شدم و تهجین هم حاضر کردم .....
همونطور که از پله ها میرفتیم پایین گفتم..
+چطور شدم؟
_خ..خب...بد نشدی...
+ی..یعنی چی؟
_ببین عالی شدی....
اومد طرفمو یقه لباسمو درست کرد...
ولی تو فقط باید برای من خوشگل کنی....چرا نمیفهمی دوست ندارم کس دیگه تو رو ببینه....
+خیالت راحت آقا....
_خب....وای وای پسر منو ببینن...چه دامادی شده.....
+عین باباش....
_ت*وله سگ جذاب....
+(چشمک)
تهجینو گرفت بغلش
_بریم....
_بلههه...بفرماییددد....
+قلبت درد نمیکنه؟
_نه نفسم....وقتی پیش تو ام خوب خوبه....
رفتم جلو تر و سرمو گذاشتم رو سینش.....
+همش تقصیر من بود....
_نه....تقصیر من بود که تنها گذاشتمت....
روی قلبشو بو*سیدم.....و دستمو گذاشتم روش....
+قول میدم دیگه نزارم درد بگیره....باشه؟
_باشه....
بهم نزدیک تر شد و نزدیک تر شد تا به کانتر رسیدیم و ل*باشو رو ل*ب*ام قفل کرد....
میب*وسید و می*ب*وسید و میب*وسید.....
زندگی.....به همین لحظه هاشه که خوش میشه....
نه چیزای دیگه....
+بریم بخوابیم...
_بفرمایید....
.......................۱ شب بعد...............
امشب قراره شام بریم خونه کوک....
_ات حموم رفتی؟
+بله....الانم اومدم....
_موهاتو خشک کن....سرما میخوری....
+خشک میکنم.....
_آفرین....یه بار دیگه مرور میکنم
یک..لب...
+لباس باز نمیپوشم....
عطر باکارات رژ نمیزنم...
آرایش غلیظ هم نمیکنم....
خوبه؟
_افریننن دختر خودمم..
موهاتم باز نمیزاری درسته؟
+ببینم چی می...
_.....
+باز نمیزارم..
_خب...خوبه....
موهامو یه اتو کشیدم.....یه تیشرت و شلوار لش کرمی رنگ پوشیدم و پاشنه بلند های کرمیم هم پام کردم و با یه عطر خیلی س..ک..سی دوش گرفتم......
حاضر شدم و تهجین هم حاضر کردم .....
همونطور که از پله ها میرفتیم پایین گفتم..
+چطور شدم؟
_خ..خب...بد نشدی...
+ی..یعنی چی؟
_ببین عالی شدی....
اومد طرفمو یقه لباسمو درست کرد...
ولی تو فقط باید برای من خوشگل کنی....چرا نمیفهمی دوست ندارم کس دیگه تو رو ببینه....
+خیالت راحت آقا....
_خب....وای وای پسر منو ببینن...چه دامادی شده.....
+عین باباش....
_ت*وله سگ جذاب....
+(چشمک)
تهجینو گرفت بغلش
_بریم....
۲۸.۲k
۱۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.