Part²²
Part²²
دختر خونده مستر لی
.
.
+ ب...ب...ب..باشه میگم فقط اسلحه رو بده به من
_ عه جدی؟ به همین راحتی؟ من 25 نفرو تو یه ماه کشتم بعد آقا با دوس دختر جدیدش خوشه
+ چ...چ...چی؟این دختر به من گفت میدونه تو کجایی اگه کارایی که میگه بکنم بهم جاتو نشون میده
_ هه تو گفتی منم باور کردم؟!
+ م...م...میدونم فقط اون اسلحه رو بزار زمین
جین: ا.ت راست میگه کوک خیلی دنبالت گشته از اون موقع خواب خوراک درست حسابی هم نداره حالا خواهش میکنم اونو بده بهش
دختر ناشناس: هه فک کردی اینطوری کسی بهت حقیقتو میگه؟ جون تو برا یه قاتل چه اهمیتی داره؟
_ کاری نکن اول تو رو بکشم حرومزاده
دختر ناشناس: وای خدا چقدر ترسیدم(با عشوه)
شوکا: اون تو رو نکشه من میکشم پس به سودته خفه شی
شوکا: ا.ت خواهش میکنم اونا راس میگن جونکوک خیلی دنبالت گشت اما پیدات نکرد دفعه قبل من به تو اعتماد کردم حالا نوبت توعه
.
حرف های شوکا بهم دلگرمی داد و اسلحه رو آوردم پایین اما ندادم به کوک
_ این پیشم میمونه
+ باشه ولی فقط آروم باش
_ خب میشنوم
دختره: هیچی دیگه آقا هر دقیقه با یکیه هر وقت دلش میخواد اون یکی رو میندازه دور
داشته زر زر میکرد که شوکا یکی خوابوند تو گوشش
دختره: آی مگه دروغ میگم
شوکا: گفتم خفه شو نشدی این یک دهم از حقته
دختره: اصلا به من چه خیلیا آرزومو دارن
شوکا: برو پیش همونا چیکار زندگی مردم داری
_ ساکت باشین (جدی و عصبی)
دختره پاشد رفت و شوکا هم پرید تو بغلم
شوکا: دلم خیلی برات تنگ شده
اشک تو چشمام جمع شده بود بغلش کردم
_ گریه نکن من الان اینجام
شوکا: هق..ولی انگار میخوای بری
_ تو چقدر عجیبی حیف این اشکا نباشه من پیشت میمونم تو تاریک ترین شب ها و ترسناک ترین روزهای عمرت
+ ولی به راحتی منو رها میکنی(سرش پایین و با لحن آروم و غمگین)
_ با این عکسی که دیدم بله
از شوکا جدا شدم و عکسی که مایکل داده بود بهم از جیبم در آوردم
_ این باباته داره اینطوری این دخترو میمکه؟
+ چی این چیه من اینکارو نکردم
جیهوپ: بده ببینم
جیهوپ: این فتوشاپ فیکه
_ از کجا میدونی؟
تهیونگ: مثلا هکرهها(کی جیهوپ هکر شد من نفهمیدم😕)
+ تو فک کردی من بهت خیانت کردم؟... به همین آسونی؟
_ از یه قاتل...
اجازه تموم شدن حرفمو پیدا نکردم چون دوید سمتمو بغلم کرد
+ قرار بود دیگه بهم نگی قاتل یادته گفتی دوسم داری
_ الان فقط تو قاتل نیستی منم هستم احساس کثیفی میکنم توی خون غرق شدم اما هیچ راهی برای فرار نداشتم این زندگی خوبه؟
+ تو نباید این حرفو بزنی منم سختی کشیدم
_ تو پسری بفهم... تو مثل من نیستی
+ اما....
_ حرف نزن تو پسری به تو نمیتونن تجاوز کنن یا ازت سو استفاده کنن من تو این یک ماه از یه پورن استار بیشتر بهم تجاوز شده
.
.
خب مخم ترکید
لایک نمی کنی؟
دختر خونده مستر لی
.
.
+ ب...ب...ب..باشه میگم فقط اسلحه رو بده به من
_ عه جدی؟ به همین راحتی؟ من 25 نفرو تو یه ماه کشتم بعد آقا با دوس دختر جدیدش خوشه
+ چ...چ...چی؟این دختر به من گفت میدونه تو کجایی اگه کارایی که میگه بکنم بهم جاتو نشون میده
_ هه تو گفتی منم باور کردم؟!
+ م...م...میدونم فقط اون اسلحه رو بزار زمین
جین: ا.ت راست میگه کوک خیلی دنبالت گشته از اون موقع خواب خوراک درست حسابی هم نداره حالا خواهش میکنم اونو بده بهش
دختر ناشناس: هه فک کردی اینطوری کسی بهت حقیقتو میگه؟ جون تو برا یه قاتل چه اهمیتی داره؟
_ کاری نکن اول تو رو بکشم حرومزاده
دختر ناشناس: وای خدا چقدر ترسیدم(با عشوه)
شوکا: اون تو رو نکشه من میکشم پس به سودته خفه شی
شوکا: ا.ت خواهش میکنم اونا راس میگن جونکوک خیلی دنبالت گشت اما پیدات نکرد دفعه قبل من به تو اعتماد کردم حالا نوبت توعه
.
حرف های شوکا بهم دلگرمی داد و اسلحه رو آوردم پایین اما ندادم به کوک
_ این پیشم میمونه
+ باشه ولی فقط آروم باش
_ خب میشنوم
دختره: هیچی دیگه آقا هر دقیقه با یکیه هر وقت دلش میخواد اون یکی رو میندازه دور
داشته زر زر میکرد که شوکا یکی خوابوند تو گوشش
دختره: آی مگه دروغ میگم
شوکا: گفتم خفه شو نشدی این یک دهم از حقته
دختره: اصلا به من چه خیلیا آرزومو دارن
شوکا: برو پیش همونا چیکار زندگی مردم داری
_ ساکت باشین (جدی و عصبی)
دختره پاشد رفت و شوکا هم پرید تو بغلم
شوکا: دلم خیلی برات تنگ شده
اشک تو چشمام جمع شده بود بغلش کردم
_ گریه نکن من الان اینجام
شوکا: هق..ولی انگار میخوای بری
_ تو چقدر عجیبی حیف این اشکا نباشه من پیشت میمونم تو تاریک ترین شب ها و ترسناک ترین روزهای عمرت
+ ولی به راحتی منو رها میکنی(سرش پایین و با لحن آروم و غمگین)
_ با این عکسی که دیدم بله
از شوکا جدا شدم و عکسی که مایکل داده بود بهم از جیبم در آوردم
_ این باباته داره اینطوری این دخترو میمکه؟
+ چی این چیه من اینکارو نکردم
جیهوپ: بده ببینم
جیهوپ: این فتوشاپ فیکه
_ از کجا میدونی؟
تهیونگ: مثلا هکرهها(کی جیهوپ هکر شد من نفهمیدم😕)
+ تو فک کردی من بهت خیانت کردم؟... به همین آسونی؟
_ از یه قاتل...
اجازه تموم شدن حرفمو پیدا نکردم چون دوید سمتمو بغلم کرد
+ قرار بود دیگه بهم نگی قاتل یادته گفتی دوسم داری
_ الان فقط تو قاتل نیستی منم هستم احساس کثیفی میکنم توی خون غرق شدم اما هیچ راهی برای فرار نداشتم این زندگی خوبه؟
+ تو نباید این حرفو بزنی منم سختی کشیدم
_ تو پسری بفهم... تو مثل من نیستی
+ اما....
_ حرف نزن تو پسری به تو نمیتونن تجاوز کنن یا ازت سو استفاده کنن من تو این یک ماه از یه پورن استار بیشتر بهم تجاوز شده
.
.
خب مخم ترکید
لایک نمی کنی؟
۷.۷k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.