ویلای من
ویلای من
Part 4
ات: نمیدونم...
جیمین: الان بهتری؟
ات: بله بهترم
ییهو صدای جیغ جیغ و غر زدن های مونا در اومد
رفتم ببینم دَردِش چیه
ات: بله خانم؟
مونا: این لباس های من رو بچین
ات: بله...
ات به سمت لباس ها رفت شروع کرد به چیدن لباس ها داخل کمد
ات ویو
هوف چیدر لباس هاش بازه... اه اه هرزه...
بعد از چیدن خواستم از اتاق برم بیرون
یهو یکی منو چسبوند به دیوار
شوگا: اینجا چیکار میکنی؟
ات: م.. من
شوگا:. هرزه اینجا چه گوهی میخوری؟( عربده)
ات: من.. من داشتم لباس های دوشت دخترت رو. میچیدم.. اینم طرز صحبت کردن شماست اقای مین( بغض و گریه)
شوگا: هوف... دهنتو ببند..
ات: چرا هنیشه با من بد حرف میزنی... فرق من با بقیه خدمتکار ها چیه؟
شوگا: تو. هرزه ای
ات: دهنتو ببند... من تاحالا یک پسر رو به جز برادرم بغل نکردم... ت.. تو داری بهم میگی هرزه؟ هرزه من نیستم.. هرزه اون دوست دختر عوضیته که هر روز زیر یه نفره(گریه)
یهو با سوزش بدی روی. گونه ام مواجه شدم
شوگا: مثل ادم حرف بزن
ات: ازت متنفرم..( گریه)
تا شوگا اوند یدونه دیگه بزنه یهو دستی نانع شد
تهیونگ: شوگا.. چیکار میکنیییییییی
شوگا: ولکن. دستمو...
تهیونگ: خفه شو.. چه مرگته؟
شوگا: به مونا گفت هرزه
تهیونگ: چون درست گفته..
شوگا: تهیونگـ تو شروع نکن
تهیونگ: چرا نمیفهمی هر روز زیر یکیه
شوگا: باور نمیکنم
تهیونگ: احمق( داد)
شوگا ات رو ول کرد
ات گریه میکرد
مونا اومد داخل
مونا: ددی.. من با دوستم میرم بیزون.. باشه؟
شوگا؛ برو بیب
شرایط پارت بعد
14لایک
Part 4
ات: نمیدونم...
جیمین: الان بهتری؟
ات: بله بهترم
ییهو صدای جیغ جیغ و غر زدن های مونا در اومد
رفتم ببینم دَردِش چیه
ات: بله خانم؟
مونا: این لباس های من رو بچین
ات: بله...
ات به سمت لباس ها رفت شروع کرد به چیدن لباس ها داخل کمد
ات ویو
هوف چیدر لباس هاش بازه... اه اه هرزه...
بعد از چیدن خواستم از اتاق برم بیرون
یهو یکی منو چسبوند به دیوار
شوگا: اینجا چیکار میکنی؟
ات: م.. من
شوگا:. هرزه اینجا چه گوهی میخوری؟( عربده)
ات: من.. من داشتم لباس های دوشت دخترت رو. میچیدم.. اینم طرز صحبت کردن شماست اقای مین( بغض و گریه)
شوگا: هوف... دهنتو ببند..
ات: چرا هنیشه با من بد حرف میزنی... فرق من با بقیه خدمتکار ها چیه؟
شوگا: تو. هرزه ای
ات: دهنتو ببند... من تاحالا یک پسر رو به جز برادرم بغل نکردم... ت.. تو داری بهم میگی هرزه؟ هرزه من نیستم.. هرزه اون دوست دختر عوضیته که هر روز زیر یه نفره(گریه)
یهو با سوزش بدی روی. گونه ام مواجه شدم
شوگا: مثل ادم حرف بزن
ات: ازت متنفرم..( گریه)
تا شوگا اوند یدونه دیگه بزنه یهو دستی نانع شد
تهیونگ: شوگا.. چیکار میکنیییییییی
شوگا: ولکن. دستمو...
تهیونگ: خفه شو.. چه مرگته؟
شوگا: به مونا گفت هرزه
تهیونگ: چون درست گفته..
شوگا: تهیونگـ تو شروع نکن
تهیونگ: چرا نمیفهمی هر روز زیر یکیه
شوگا: باور نمیکنم
تهیونگ: احمق( داد)
شوگا ات رو ول کرد
ات گریه میکرد
مونا اومد داخل
مونا: ددی.. من با دوستم میرم بیزون.. باشه؟
شوگا؛ برو بیب
شرایط پارت بعد
14لایک
۸۹۵
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.