امتحان زندگی
《 امتحان زندگی 》
p¹
لباس اش رو پوشید و طبق عادت همیشگی اش موهاش رو دم اسپی بست و از اتاق خارج شد مثل همیشه هیچ کس توی خونه نبود
برادرش که مثل همیشه مست کرده و توی اتاقش بود و مادرش که برای کار کردن مثل همیشه صبح زود رفته بود از خونه اش خارج شدن و
به سمته دانشگاه اش رفت
وارد دانشگاه شد و به کلاس اش رفت با دیدن دوست اش دوهی دستی براش تکون داد و به سمتش رفت کنارش نشست و با لبخند که روی لبش بود گفت
ا،ت : صبح بخیر
دوهی : صبح بخیر چرا این روزا احساس میکنم همش لبخند میزنی نکنه عاشق شدی
ا،ت : شايد شدم از کجا معلوم
دوهی با ذوق سمتش چرخید
دوهی : واقعا کیه کی آشنا شدین بهش گفتی که عاشقشی یا اون بهت گفته عاشقته نکنه یکی از بچه های دانشگاه
ا،ت : نفس بکش دختر نه از پسرای دانشگاه نيست
دوهی : کیه اسمش چیه زود باش بايد بهم معرفیش کنی
ا،ت : به وقتش بهت میگم کیه زنگ اول چی داریم
دوهی : داری منو میپیچونی چون الانه که استاد میاد چیزی بهت نمیگم
ولی بلخره که میفهمم کیه
ا،ت : جواب سوال من چی شده
دوهی : این زنگ با اوستاد سونگ کانگ کلاس داریم
ا،ت : چی یعنی امروز زنگ اول ریاضی دارین چرا زود تر بهم نگفتی
ا،ت کیفش رو برداشت و کتاب اش رو بیرون آورد
دوهی : میخواستم بهت بگم ولی جناب عالی توی حال و هوا عشق بود.....
با وارد شدن اوستاد به کلاس حرف دوهی قطع شد
و همه ساکت شد که اوستاد گفت
کانگ : همه میدونید که امتحان های میان ترم نزدیک پس باید آماده باشید فهميدین
همه حرف اوستاد رو تایید کردن که اوستاد روبه ا،ت کرد
کانگ : فهميدی ا،ت
ا،ت سرش رو از کتاب بلند کرد
ا،ت : اوستاد چرا فقد روی من تاکید میکنید
کانگ : همه میدونیم که توی بقيه درسا خیلی خوبی ولی توی ریاضی صفری پس باید تاکید کنم فهميدی
ا،ت : فهمیدم
اوستاد به سمته تخته رفت و ماژیک رو برداشت و شروع به درست دادن کرد
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
درحال چک کردن پرونده مریضی بود که به تازگی عمل اش کرده بود
که با صدای در نگاهش رو از پرونده گرفت
تهیونگ : بفرمایید
پرستار وارد اتاق شد و گفت
......دکتر کیم مریض تون به هوش اومده
تهیونگ : باشه الان میام.......
اسلاید۲ استایل ا،ت
اسلاید۳ مدل موی ا،ت
اینم از پارت اول اومیدوار خوشتون بیاد و حمایت کنید
p¹
لباس اش رو پوشید و طبق عادت همیشگی اش موهاش رو دم اسپی بست و از اتاق خارج شد مثل همیشه هیچ کس توی خونه نبود
برادرش که مثل همیشه مست کرده و توی اتاقش بود و مادرش که برای کار کردن مثل همیشه صبح زود رفته بود از خونه اش خارج شدن و
به سمته دانشگاه اش رفت
وارد دانشگاه شد و به کلاس اش رفت با دیدن دوست اش دوهی دستی براش تکون داد و به سمتش رفت کنارش نشست و با لبخند که روی لبش بود گفت
ا،ت : صبح بخیر
دوهی : صبح بخیر چرا این روزا احساس میکنم همش لبخند میزنی نکنه عاشق شدی
ا،ت : شايد شدم از کجا معلوم
دوهی با ذوق سمتش چرخید
دوهی : واقعا کیه کی آشنا شدین بهش گفتی که عاشقشی یا اون بهت گفته عاشقته نکنه یکی از بچه های دانشگاه
ا،ت : نفس بکش دختر نه از پسرای دانشگاه نيست
دوهی : کیه اسمش چیه زود باش بايد بهم معرفیش کنی
ا،ت : به وقتش بهت میگم کیه زنگ اول چی داریم
دوهی : داری منو میپیچونی چون الانه که استاد میاد چیزی بهت نمیگم
ولی بلخره که میفهمم کیه
ا،ت : جواب سوال من چی شده
دوهی : این زنگ با اوستاد سونگ کانگ کلاس داریم
ا،ت : چی یعنی امروز زنگ اول ریاضی دارین چرا زود تر بهم نگفتی
ا،ت کیفش رو برداشت و کتاب اش رو بیرون آورد
دوهی : میخواستم بهت بگم ولی جناب عالی توی حال و هوا عشق بود.....
با وارد شدن اوستاد به کلاس حرف دوهی قطع شد
و همه ساکت شد که اوستاد گفت
کانگ : همه میدونید که امتحان های میان ترم نزدیک پس باید آماده باشید فهميدین
همه حرف اوستاد رو تایید کردن که اوستاد روبه ا،ت کرد
کانگ : فهميدی ا،ت
ا،ت سرش رو از کتاب بلند کرد
ا،ت : اوستاد چرا فقد روی من تاکید میکنید
کانگ : همه میدونیم که توی بقيه درسا خیلی خوبی ولی توی ریاضی صفری پس باید تاکید کنم فهميدی
ا،ت : فهمیدم
اوستاد به سمته تخته رفت و ماژیک رو برداشت و شروع به درست دادن کرد
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
درحال چک کردن پرونده مریضی بود که به تازگی عمل اش کرده بود
که با صدای در نگاهش رو از پرونده گرفت
تهیونگ : بفرمایید
پرستار وارد اتاق شد و گفت
......دکتر کیم مریض تون به هوش اومده
تهیونگ : باشه الان میام.......
اسلاید۲ استایل ا،ت
اسلاید۳ مدل موی ا،ت
اینم از پارت اول اومیدوار خوشتون بیاد و حمایت کنید
- ۱۸.۱k
- ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط