زخم های عمیقی مرا رنج میدهند بر چهرهام جا خوش کردهاند

زخم های عمیقی مرا رنج میدهند ، بر چهره‌ام جا خوش کرده‌اند و سوزشِ عمیقشان را بر من محتمل میکنند..
با این حال با کمال میل متقبل هستند ، قابل قبول و پذیرفتی ، چرا که من ترجیح بر تحمل این درد میدهم ، تا دردی که با هزاران دوا و درمان تسکین نمیابد
طوفان تمام میشود ، دنیا به سر میرسد ، غم ها پایان دارند و هیچ چیز ابدی نخواهدبود ؛
اما درد ها ، حتی به هنگامی که پایان بیابند ، هیچ گاه افراد را به حالِ قبلی خود باز نخواهند برگرداند
دیدگاه ها (۰)

میدانی عزیزکم ، تمام شب را صرف تامل راجب به تو کردم‌...که چگ...

دلتنگت بودم دلبندم ،خیال میکردم گر تورا در آغوش کِشَم و بوسه...

هرچه تامل میکرد بیشتر پی میبرد که در میان این انسان ها جایی ...

در پهنایِ دریایِ قلبَم گُمَت کردم نازنین‌دلم ؛هرچه پارو میزن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط