صدای دویدن درد در رگهای تن. آرام. ممتد. کاهیدن، بی وقفه.
صدای دویدن درد در رگهای تن. آرام. ممتد. کاهیدن، بی وقفه.
صدای سکوت. صدای تنهایی. صدای اندوه. صدای ساکت ملال.
صدای پیر شدن سلولهای تنت. صدای دور شدن از خود.
صدای بی پولی. صدای بیکاری. صدای دلتنگی.
صدای دیگر دوستم ندارد، صدای حتما با کس دیگری آشنا شده.
صدای پایین افتادن از همه درختهایی که به شوق چیدن سیب بالا رفته ای.
صدای آبی یک زن، روی پیغامگیر، که پیغام همه دنیا را می شنود جز تو.
صدای طوسی یک مرد، که می خواهد نباشی.
صدای دوری. صدای غربت، وسط سالن خانه. صدای غریبه ای در آینه.
صدای تیره کوچه. صدای روشن خانه. صدای خالی شهر.
صدای ناله رویا، صدای خسته عرضه.
صدای مرده روابط.
صدا صدا صدا. تو تمام می شوی، و تنها صداست که می ماند...
صدای سکوت. صدای تنهایی. صدای اندوه. صدای ساکت ملال.
صدای پیر شدن سلولهای تنت. صدای دور شدن از خود.
صدای بی پولی. صدای بیکاری. صدای دلتنگی.
صدای دیگر دوستم ندارد، صدای حتما با کس دیگری آشنا شده.
صدای پایین افتادن از همه درختهایی که به شوق چیدن سیب بالا رفته ای.
صدای آبی یک زن، روی پیغامگیر، که پیغام همه دنیا را می شنود جز تو.
صدای طوسی یک مرد، که می خواهد نباشی.
صدای دوری. صدای غربت، وسط سالن خانه. صدای غریبه ای در آینه.
صدای تیره کوچه. صدای روشن خانه. صدای خالی شهر.
صدای ناله رویا، صدای خسته عرضه.
صدای مرده روابط.
صدا صدا صدا. تو تمام می شوی، و تنها صداست که می ماند...
۲۹.۳k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.