فیک جونگکوک: تاته مائه
فیکجونگکوک: تاتهمائه
part⁷¹
دستش روی صورتش کشید و به چهره اش خیره شد
" کجا رفته بودی؟ کی تو رو برده بود؟ "jk
تعجب عمیقی روی صورت دختر نشست
" تو نمیدونی کی منو برده بود؟ "a.t
" چهرهاش توی دوربین مداربسته مشخص نبود ، کی بود؟ "jk
" اون ...چانیول بود "a.t
" چی؟(بلند) "jk
بلند شد و روبهروی دختر ایستاد
" اون حرومزاده تو رو برده بود! .... "jk
روی زانو هاش نشست و با چهرهای که عصبانیت در آن سرشار بود به دختر خیره شد
با لحنی عصبی شروع به حرف زدن کرد
" اون تخم حروم باهات چیکار کرد؟ "jk
" بهم تجاوز کرد "a.t
با تموم کردن این جمله خون در تمام بدن جئون یخ زد
" اون ... "jk
بلند شد و با قدم های بلند به سمت پله ها حرکت کرد
دختر هم پشت سرش راه افتاد
جئون روبهروی افرادش ایستاد و با صدای بلند صحبت کرد
" همه تون همین الان جمع شید(بلند) "jk
روبه دختر کرد
" کجا بردتت؟ "jk
" جئولانام_دو "a.t
" میرم جئولانام_دو، سریع آماده شید(بلند) "jk
دستش روی صورت دختر گذاشت و بوسه ی روی گونه اش گذاشت
" برو خونه و تا میام از خونه بیرون نرو "jk
روبه به یکی از افرادش کرد
" ببرش عمارت "jk
" بله قربان "
" خانم از این طرف "
نزدیک دوتا پیرمرد رفت و تعظیم کوتاهی کرد
" خیلی ازتون ممنونم بابت کمکی بهم کردید ممنونم "a.t
_:" قابلی نداشت دخترم "
+:" امیدوارم که دیگه همچین اتفاقی برات نیوفته "
" آقای چان! "a.t
" بله خانم؟ "
" این آقایون ببرید به یه هتل خوب و ازشون به خوبی مراقبت کنید و کل سئول بهشون نشون بدید ، به لطف این آقایون بود که تونستم بیام سئول "a.t
" بله خانم حتما "
part⁷¹
دستش روی صورتش کشید و به چهره اش خیره شد
" کجا رفته بودی؟ کی تو رو برده بود؟ "jk
تعجب عمیقی روی صورت دختر نشست
" تو نمیدونی کی منو برده بود؟ "a.t
" چهرهاش توی دوربین مداربسته مشخص نبود ، کی بود؟ "jk
" اون ...چانیول بود "a.t
" چی؟(بلند) "jk
بلند شد و روبهروی دختر ایستاد
" اون حرومزاده تو رو برده بود! .... "jk
روی زانو هاش نشست و با چهرهای که عصبانیت در آن سرشار بود به دختر خیره شد
با لحنی عصبی شروع به حرف زدن کرد
" اون تخم حروم باهات چیکار کرد؟ "jk
" بهم تجاوز کرد "a.t
با تموم کردن این جمله خون در تمام بدن جئون یخ زد
" اون ... "jk
بلند شد و با قدم های بلند به سمت پله ها حرکت کرد
دختر هم پشت سرش راه افتاد
جئون روبهروی افرادش ایستاد و با صدای بلند صحبت کرد
" همه تون همین الان جمع شید(بلند) "jk
روبه دختر کرد
" کجا بردتت؟ "jk
" جئولانام_دو "a.t
" میرم جئولانام_دو، سریع آماده شید(بلند) "jk
دستش روی صورت دختر گذاشت و بوسه ی روی گونه اش گذاشت
" برو خونه و تا میام از خونه بیرون نرو "jk
روبه به یکی از افرادش کرد
" ببرش عمارت "jk
" بله قربان "
" خانم از این طرف "
نزدیک دوتا پیرمرد رفت و تعظیم کوتاهی کرد
" خیلی ازتون ممنونم بابت کمکی بهم کردید ممنونم "a.t
_:" قابلی نداشت دخترم "
+:" امیدوارم که دیگه همچین اتفاقی برات نیوفته "
" آقای چان! "a.t
" بله خانم؟ "
" این آقایون ببرید به یه هتل خوب و ازشون به خوبی مراقبت کنید و کل سئول بهشون نشون بدید ، به لطف این آقایون بود که تونستم بیام سئول "a.t
" بله خانم حتما "
۲۴.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.