نام فیک عشقنفرت

نام فیک: عشق/نفرت
Part: 3
☆خب شروع کنیم؟
_اوکی..
_از کجا شروع کنم..؟
☆از اولش..چطور اشنا شدید؟چرا ازدواجتون به اجبار بود و اصلا چه اتفاقی افتاده که ایشون خودکشی کردند؟
_اوکی
(بچها الان فلش بک میریم به پنج سال پیش و تمام اتفاقاتی که دارم میگم رو تهیونگ داره به نویسنده هایجین میگه)
فلش بک به پنج سال پیش*
+خاله من نمیخوام ازدواج کنم با تهیونگ خودتون هم میدونید که رابطه ی منو تهیونگ زیاد خوب نیست چه برسه ازدواج کنیم
×دخترم مجبوری بخاطر شرکت و مسائل دیگه مجبوری
+اما خاله...
×انقدر بهونه نیار دختر*عصبی
_اگرم مارا قبول کنه من نمیخوام
×تهیونگ روی حرف من حرف نزن*عصبی
_مامان نمیخوام چرا متوجه نمیشی؟ ها؟
×یا ازدواج میکنید یا بازم ازدواج میکنید
_من نمیتونم باهاش کنار بیام
+اگر من میتونم
×مجبورید*داد
_من شرط دارم
×چه شرطی؟
_مربوط به مارا هست به خودش میگم قبول کرد اوکی ازدواج میکنیم اگر نه که ازدواج نمیکنیم
×باشه*از اتاق رفت بیرون*
+خب شرطاتون چیه قربان*😒اینجوری بود*
_بیرون میخوای بری برو ولی باید تا قبل ساعت ۱۰ شب خونه باشی. بار حق نداری بری. دور رفیقای پسرت رو هم باید خط بزنی. پارتی هم باشه حق پوشیدن لباس باز رو نداری. نیازمم باید برطرف کنی
+مگه زندانیتم*داد
_تصمیم با خودته به هرحال که باید قبول کنی چه اجبار چه به دلخواه. پیشنهاد میکنم به دلخواه قبول کنی وگرنه بد میبینی
*مارا از اونجایی که میدونست تهیونگ میتونه خیلی خطرناک بشه مجبور بود شرطای تهیونگ رو قبول کنه و از راه لجبازی نره جلو که اتفاقی هم نیافته*
+باشه*اروم
_خوبه. همینجوری دختر حرف گوش کنی باش*پوزخند
مادر تهیونگ اومد داخل اتاق*
×خب چیشد؟
+قبول میکنم
×خوبه.عروسی هم دو روز دیگست
+خیلی زود نیست
_اتفاقا زود بگیریم بهتره
+هوم باشه



ᰔᩚامیدوارم خوشتون بیادᰔᩚ
دیدگاه ها (۴)

نام فیک: عشق/نفرتPart: 4روز عروسیشون فرا رسید. کلی مهمون دعو...

فیک نویسهفیکاش عالینحمایتش کنیدhttps://wisgoon.com/kim_dall

پیجش عالیهفالوش کنیدhttps://wisgoon.com/kokiiiiis

فیک نویسهعالیه فیکاشhttps://wisgoon.com/werdvil

kiss of life

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط