نام فیک عشقنفرت

نام فیک: عشق/نفرت
Part: 2
تهیونگ رفت سمت مادرش . توی مغزش گفت:
_داره میره سفر یا..
مادرش دیدش نگاش کرد و با لبخند گفت:
×پسرم من دارم میرم امریکا پیش داییت حدود یکماه میمونم اونجا بعد از اتفاقاتی که افتاده که نزدیک به ۵ سال هست نرفتم مسافرت و اینجوری حالو هوام عوض میشه. تو هم میای بریم؟
_عااا یکماه؟ زیاد نیست؟ والا من که کلی کار دارم شما برید خوش بگذره فقط به گذشته فکر نکن نمیخوام حالت بدتر بشه
×باشه
مادر تهیونگ رفت و بغلش کرد و از بغلش در اومد. گوشیش زنگ خورد. اژانسی که گرفته بود جلوی در بود از پسرش خدافظی کرد و رفت. به اجوما هم کلی سفارش کرده بود حواسش به تهیونگ باشه به خورد و خوراکش و کاراش و...
تهیونگ که خیلی گشنش بود رفت نشست روی صندلی میز و اجوما هم براش صبحونه رو اورد.
بعد از خوردن صبحونه از اجوما تشکر کرد و رفت توی اتاقش. چند تا کار که مربوط به شرکت بود رو باید انجام میداد، داشت انجام میداد. ساعت شد ۲ شهر از لپ تابش دست کشید و پاشد و رفت پایین. خونه براش سوت و کور بود، خب بایدم اینجوری میبود چون زمانی که مارا بود خونه فقط صدای خنده های مارا بود شاید تهیونگ خیلی اذیتش میکرد ولی اون همیشه شاد بود. تهیونگ همیشه به این فکر میکنه که فقط چی باعث شد مارا دست بکشه یدفعه و خودکشی کنه...
ناهارشو که خورد رفت توی اتاقش و لباساشو عوض کرد عطرشو زد گوشیش رو برداشت و از اتاقش اومد بیرون که صدای دینگ دینگ گوشیش دراومد. نویسنده هایجین بود براش لوکیشن رو فرستاده بود ، از خونه زد بیرون.
لوکیشنش رو باز کرد حدود ۱ ساعت و ۲۰ راه بود تا اونجا. راه افتاد به سمتی که لوکیشین رو فرستاده بود.
رسید، ماشینش رو پارک کرد و پیاده شد از ماشین. ی کافه ی خیلی بزرگ بود وارد کافه شد و از بخش پذیرش بهش گفتن که بره سمت بخش VIP کافه که از قبل رزو شده بود. به تهیونگ نشون دادن که کدوم سمت هست و تهیونگ رفت. نویسنده هایجین رو دید که نشسته و سرش توی گوشیشه، همین که تهیونگ رو دید سریع بلند شد. تهیونگ رفت سمتش.
_سلام
☆سلام*لبخند
☆بفرمائید بشینید
هردوتاشون نشستند.*
☆چیزی میخورید سفارش بدم؟
_ی نسکافه و ی کیک شکلاتی
☆اوکی
هایجین رفت و سفارش رو داد و برگشت پیش تهیونگ. وسایلش رو اماده کرد و به تهیونگ نگاه کرد*



ᰔᩚامیدوارم خوشتون بیادᰔᩚ

اگر حمایتتون کم باشه ادامش نمیدم...

لایک: ۲۵
کامنت: ۳۰
دیدگاه ها (۲۰)

فالوش کنید پیجش عالیهhttps://wisgoon.com/0lalalalisa_m

فیک نویسهعالیه فیکاشhttps://wisgoon.com/werdvil

نام فیک: عشق/نفرتPart:1خیلی خسته بود انگار چند روز پشت سر هم...

بچها حمایتتون کم شده اگر میخواین اینجوری حمایت کنین فیک عشق/...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط