او مانند تکه ای از روحم، همیشه آنجا بود.
او مانند تکهای از روحم، همیشه آنجا بود.
من ناامیدانه تلاش میکردم انکارش کنم، تلاش میکردم فراموشش کنم، اما هیچکدام از آن جلسههای مشاوره و روانکاوی نتوانست او را از وجودم بیرون بکشد.
ما بخشی از همدیگر بودیم.
من ناامیدانه تلاش میکردم انکارش کنم، تلاش میکردم فراموشش کنم، اما هیچکدام از آن جلسههای مشاوره و روانکاوی نتوانست او را از وجودم بیرون بکشد.
ما بخشی از همدیگر بودیم.
۴.۶k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.