فصل دو من هفت تا ددی دارم❤🚫
#part_۳۳
من:تو تو تو اینجااااال چیکار میکنیییییییییی؟!
با خنده جواب داد:های هانیییی
من:یوریااااااا باهاش چیکار کردی ظالم
قیافه پوکر گرفته و گفت:خوردمش
با قیافه وار فته نگاهش کردم که دوباره بلند زیر خنده زد و به لحظه محو خنده قشنگش شدم اما سریع به خودم اومدم
سریع خواستم پیاده شم که قفل مرکزی رو زد که مشتم خواست توی صورت خوش نقشش بشینه اما سریع دفاع کرد
با خنده درحالی که دستام رو گرفته بود گفت:صبر کن صبر کن خود یوری گفت بیام دنبالت
من:تو کی هستی اصن جز یه کله پوک که آدم با شنیدن صداش سردرد میگیره هااااااااا
سریع گوشیشو و درآورد و با گرفتم شماره ی آشنایی ابروهام بالا پرید
یوری:هی پسر شرمنده
من:میکشمت عوضی
سوال های زیادی توی ذهنم بود اما تصمیم گرفتم سکوت کنم و حضور فرد بقلم رو نادیده بگیرم با صدای جیغ از دور و ور سریع چشمام رو باز کردم
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
من:تو تو تو اینجااااال چیکار میکنیییییییییی؟!
با خنده جواب داد:های هانیییی
من:یوریااااااا باهاش چیکار کردی ظالم
قیافه پوکر گرفته و گفت:خوردمش
با قیافه وار فته نگاهش کردم که دوباره بلند زیر خنده زد و به لحظه محو خنده قشنگش شدم اما سریع به خودم اومدم
سریع خواستم پیاده شم که قفل مرکزی رو زد که مشتم خواست توی صورت خوش نقشش بشینه اما سریع دفاع کرد
با خنده درحالی که دستام رو گرفته بود گفت:صبر کن صبر کن خود یوری گفت بیام دنبالت
من:تو کی هستی اصن جز یه کله پوک که آدم با شنیدن صداش سردرد میگیره هااااااااا
سریع گوشیشو و درآورد و با گرفتم شماره ی آشنایی ابروهام بالا پرید
یوری:هی پسر شرمنده
من:میکشمت عوضی
سوال های زیادی توی ذهنم بود اما تصمیم گرفتم سکوت کنم و حضور فرد بقلم رو نادیده بگیرم با صدای جیغ از دور و ور سریع چشمام رو باز کردم
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
۳۴.۵k
۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.