ببین یِ شب مث همین شب بود،تو ندیدی یکی تو خودش شکست، وقتی
ببین یِ شب مث همین شب بود،تو ندیدی یکی تو خودش شکست، وقتی هوا تاریک بود، باید دل میکند ،ببین داشت بِ هر در میزد جمع کنه شکسته هاشو،با لبخند مضحک رویِ لباش کِ چشاش داد میزد بابا پشتش درد داره،
میگفتن کوچیکِ دردش، گفتنی نبوداخه کسی نمیفهمید همین یِ نمه دلشو زیرُ رو کرده بوداا، میخندید،بازم میخندید، بیخیال بابا کی میفهمید درد قلب کوچیکشو:؟
خوب بود، ولی دلش نخ کشیده شده بود، اخه میدونی فک نمیکرد دلش اینطوری بند شِ،خودش مونده بود تو این دلبندی ک تو نبودِ ادما دلش ریش ریش شِ
ولی بازم کی خبر داشت از تهِ دلش؟!..هیچکی خب.
گرفته بود امشبُ بیشتر از گرفتگی گرفته بود.
اخه یه قلب چقد میتونه بگیره مگ؟!
بازم مهم نبود.
نمیخاست بِ درداش فک کنه اخه میدونی!؟ فک کن مرحمِ زخمات نبودش بشه درد
خب اینم دردِ دیگ، کوچیکه"ولی درده.
دردم از هر طرف بخونی درده دگ.
مگ ن؟
mohy'
"کاش اگِ قراره سرنوشت درد باشه کلن ننویسنش.
دلمون میگِ:[ پست اخر باشه"..
میگفتن کوچیکِ دردش، گفتنی نبوداخه کسی نمیفهمید همین یِ نمه دلشو زیرُ رو کرده بوداا، میخندید،بازم میخندید، بیخیال بابا کی میفهمید درد قلب کوچیکشو:؟
خوب بود، ولی دلش نخ کشیده شده بود، اخه میدونی فک نمیکرد دلش اینطوری بند شِ،خودش مونده بود تو این دلبندی ک تو نبودِ ادما دلش ریش ریش شِ
ولی بازم کی خبر داشت از تهِ دلش؟!..هیچکی خب.
گرفته بود امشبُ بیشتر از گرفتگی گرفته بود.
اخه یه قلب چقد میتونه بگیره مگ؟!
بازم مهم نبود.
نمیخاست بِ درداش فک کنه اخه میدونی!؟ فک کن مرحمِ زخمات نبودش بشه درد
خب اینم دردِ دیگ، کوچیکه"ولی درده.
دردم از هر طرف بخونی درده دگ.
مگ ن؟
mohy'
"کاش اگِ قراره سرنوشت درد باشه کلن ننویسنش.
دلمون میگِ:[ پست اخر باشه"..
۳۷.۷k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰