رمان رویای من
رمان رویای من
پارت ۹۸
ارسلان، من با این خانم خانما حالا حالا ها کار دارم
دیانا، عجب اتاق قشنگی داره مخصوصا
تختش خیلی قشنگه لحاف تخت و آروم روم
کشیدم گوشیمو از تو کیفم درآوردم فیلم
گذاشتم سرم و گذاشتم رو زانوم نگاه میکردم
ارسلان، غذا درست شد ریختم تو ظرف گذاشتم رو میز رفتم دیانا رو صدا کنم دیانا در اتاق و باز کردم دیدم صفحه گوشی روشنه چشماش بستس
دیانا، تا فهمیدم اومده خودمو زدم بخواب
ارسلان، رفتم تو اتاق نشستم رو تخت به چشماش نگه کردم که چشاش تکون خورد دیانا خانم رو پیشونی من چی نوشته
دیانا، اوه اوه اوضاع خیته الکی صدای خواب الو ها رو درآوردم و گفتم ارسلان
ارسلان، هوم
دیانا، گشنمه
ارسلان، خوب اومدن صدات کنم دیگه
پارت ۹۸
ارسلان، من با این خانم خانما حالا حالا ها کار دارم
دیانا، عجب اتاق قشنگی داره مخصوصا
تختش خیلی قشنگه لحاف تخت و آروم روم
کشیدم گوشیمو از تو کیفم درآوردم فیلم
گذاشتم سرم و گذاشتم رو زانوم نگاه میکردم
ارسلان، غذا درست شد ریختم تو ظرف گذاشتم رو میز رفتم دیانا رو صدا کنم دیانا در اتاق و باز کردم دیدم صفحه گوشی روشنه چشماش بستس
دیانا، تا فهمیدم اومده خودمو زدم بخواب
ارسلان، رفتم تو اتاق نشستم رو تخت به چشماش نگه کردم که چشاش تکون خورد دیانا خانم رو پیشونی من چی نوشته
دیانا، اوه اوه اوضاع خیته الکی صدای خواب الو ها رو درآوردم و گفتم ارسلان
ارسلان، هوم
دیانا، گشنمه
ارسلان، خوب اومدن صدات کنم دیگه
۷۶۱
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.