رمان رویای من
پارت ۵
دیانا، یهو اون آهنگه که
( منم دیووانه تر تو شدی دنیای من
به تو وصله بود و نبودم
دریام و تو طوفانمی به دلم موج میزنی
جز تو دلداری ندارم
تاب ندارم لبخند تو دیوانه کنندس برایم
من به نگاه های تو زنجیره نگاهم
آرام ترین جای جهان است کنارت
قلبم به فدایت ای تماشایی ترین خلقِ جهانم
منو از این به تمامم برسانم
جز تو من خواب و خیالی که ندارم
تو نمیدونی ولی چشمای تو همه دنیای منه
با خیال رفتنت رویامو یه شبه کابوس میزنه
تو همین جایی ولی ترسم از یه ثانیه نبودنت
بدجوری وسواسیم که یه شب میخوان ازم بدزدنت
تاب ندارم لبخند تو دیوانه کنندس برایم
من به نگاه های تو زنجیره نگاهم
آرام ترین جای جهان است کنارت
قلبم به فدایت ای تماشایی ترین خلقِ جهانم
منو از این به تمامم برسانم
جز تو من......)
با صدای خودم بخش شد خواستم دستمو ببرم سمت ضبط که عوض کنم که
ارسلان، میشه عوضش نکنید خیلی قشنگه
دیانا، آخه من صدام خوی نیست دوباره دستمو بردم سمت ضبط که باز گفت
ارسلان، نه خیلیم قشنگه
دیانا، داشتم از خجالت آب میشدم
ارسلان، گوشیم و درآوردم صدایی که اهنگ میخواند و ضبط کردم چون صداش خیلی قشنگ بود دلم میخواست تو ماشینم صداشو بزارم
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.