ددی خشن
ددی خشن
پارت: 6
یامسوک: باشه
یامسوک ویو
دست ارباب و گرفتم و رفتیم تو اتاق
رو تخت دراز کشیدم
کوک: خسته ای
یامسوک: آره
کوک: اوم بخواب
چشمامو بستم که دستای یکی دور کمرم حلقه شد
خواستم برگردم که
کوک: من گرفتمت بغل نترس
همونطور که تو بغل ارباب بودم خوابیدم
فردا صبح
یامسوک ویو
از خواب بیدار شدم که دیدم ارباب نیست
رفتم پایین که با دیدن هانا دوباره اخم کردم
این دختره حس بدی بهم میداد چرا اصن باید اینجا باشه
هانا: چیزی شده
یامسوک: نه
هانا: لطفا از کنارم برو اونطرف تورو میبینم حالم بد میشه
کوک: ما هم همین حس و به تو داریم هانا خانم
هانا: اگر اضافیم بگید دیگه
کوک: اره اضافه ای حالا به جا اینکه به زن من حرف بزنی سرت تو زندگیه خودت باشه
هانا: کوک من دختر خالتم نباید باهام اینجوری رفتار کنی
کوک: من با هرکس به اندازه ی لیاقتش رفتار میکنم(پوزخند)
هانا: ی یعنی...
یامسوک: یعنی اینکع لیاقتت کمه فهمیدی
هانا: کی از تو نظر خواست
کوک:(دست یامسوک و میگیره) هانا بفهم یامسوک زن منه هرچی بگع تو حق نداری باهاش بد حرف بزنی
یامسوک درست میگه تو لیاقتت کمه
هانا: دقیقا چرا من لیاقتم کمه هان(بغض)
کوک: به نظرت کسی که لنگاش برا همه بازه لیاقت دارع
نه نداره
هانا: داری میگی من بی لیاقتم و هرزم ارهه نع کوک اونی که هرزه ست زنته
کوک: حرف دهنتو بفهم(داد)
هانا:...
کوک: لایک کن تا هویج بدم بغلم بهتون میدم
پارت: 6
یامسوک: باشه
یامسوک ویو
دست ارباب و گرفتم و رفتیم تو اتاق
رو تخت دراز کشیدم
کوک: خسته ای
یامسوک: آره
کوک: اوم بخواب
چشمامو بستم که دستای یکی دور کمرم حلقه شد
خواستم برگردم که
کوک: من گرفتمت بغل نترس
همونطور که تو بغل ارباب بودم خوابیدم
فردا صبح
یامسوک ویو
از خواب بیدار شدم که دیدم ارباب نیست
رفتم پایین که با دیدن هانا دوباره اخم کردم
این دختره حس بدی بهم میداد چرا اصن باید اینجا باشه
هانا: چیزی شده
یامسوک: نه
هانا: لطفا از کنارم برو اونطرف تورو میبینم حالم بد میشه
کوک: ما هم همین حس و به تو داریم هانا خانم
هانا: اگر اضافیم بگید دیگه
کوک: اره اضافه ای حالا به جا اینکه به زن من حرف بزنی سرت تو زندگیه خودت باشه
هانا: کوک من دختر خالتم نباید باهام اینجوری رفتار کنی
کوک: من با هرکس به اندازه ی لیاقتش رفتار میکنم(پوزخند)
هانا: ی یعنی...
یامسوک: یعنی اینکع لیاقتت کمه فهمیدی
هانا: کی از تو نظر خواست
کوک:(دست یامسوک و میگیره) هانا بفهم یامسوک زن منه هرچی بگع تو حق نداری باهاش بد حرف بزنی
یامسوک درست میگه تو لیاقتت کمه
هانا: دقیقا چرا من لیاقتم کمه هان(بغض)
کوک: به نظرت کسی که لنگاش برا همه بازه لیاقت دارع
نه نداره
هانا: داری میگی من بی لیاقتم و هرزم ارهه نع کوک اونی که هرزه ست زنته
کوک: حرف دهنتو بفهم(داد)
هانا:...
کوک: لایک کن تا هویج بدم بغلم بهتون میدم
۸.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.