پرنس کیم
پرنس کیم
پارت نهم
___________
@جواب منو بده ...ا.ت رو دوست داری ؟!
_اره دوست دارم خب که چی؟!
@....
@فکر کردی کی هستی هاا ؟!
_چی میگی معلوم هست ؟!
@هه فکر کردی چون دوسش داری میتونی ا.ت رو هم داشته باشی ؟! ....دوست داشتن تو نسبت به ا.ت جون ا.ت رو به خطر میندازه ....میدونی اگر بفهمن تو ا.ت رو دوست داری قبایل دیگه چیکار میکنن ؟! هاا (داد)
_هی ...صدات رو برای من بالا نبر
@فکر کنم آنقدری حالیت باید بشه که تو باعث میشی ا.ت در خطر بیافته ....خیلی مغروری که به خاطر دوست داشتنت جون یکی رو به خطر میندازی
_برو بیرون
@بهتره از ا.ت فاصله بگیری
_من به نظر تو نیاز ندارم ...حالا هم گمشو برو بیرون تا نگفتم ببرنت
کوک از داخل اتاق رفت بیرون
یعنی چی ؟! من بهش آسیب میزنم ؟! اصلا چرا یه دفعه این رو گفت ؟! ن،نکنه کوک هم ا.ت رو دوست داشته باشه ؟!... اصلا چرا امروز رفتن اون پشت ...نکنه...نه نه امکان نداره ...ا.ت که کوک رو دوست نداره ...
تو افکار خودش بود که در اتاق باز شد و یه نفر اومد داخل
_مگه نگفتم گمشو بیرونن (داد)
+ته،تهیونگ ؟! ..چیشده؟!
_ا،ا.ت تویی ؟!
+پس فکر کردی کیه؟!
_هیشکی
+کوک چرا عصبانی بود ؟!
_تو کوک رو دیدی؟!
+گفتم کوک چرا عصبانیه؟!
_مهمه؟!
+تهیونگگ (عصبانی)
_باهاش دعوام شد ...و بقیه شم نمیخواد تو بدونی
+پوفف
داشت میرفت بیرون که
_اون وسیله ها چین دستت ؟!
+برای تولد کوک گرفتم ...فردا شب تولدشه
...
چییی !؟ برای تولد کوک ؟! ولی ...چند روز پیش تولد من بود و اون هیچکاری نکرد
_پس چرا برای تولد من هیچ کاری نکردی ؟!
+تو خانوادت پیشت بودن ...در ضمن کوک تازه اومده اینجا هنوز با همه رفیق نشده فقط من و تو رو داره و از خانوادش دوره ...منم گفتم یه تولد براش بگیرم
_دوسش داری ؟!
+کی رو ؟!
_ج،جونگکوک رو
+ من و اون با هم رفیقیم ...فهممیدی ؟!...لطفاً تو دیگه شروع نکن
_باشه ...خوشبگذره بهتون
+هی تو هم قراره بیای ...از طرف تو هم براش کادو گرفتم
_ولی...
+بیا دیگه
_باشه میام
(گایز هیچ اتفاق خاصی نیفتاد برای همین چون حوصله بر نشه چند ماه میریم جلو )
پرش زمانی به شیش ماه بعد
تو این شیش ماه کوک و ته شاید میشه گفت خیلی دعوا کردن ولی باز هم دوست های صمیمی هم بودن رابطه بینشون عالی بود .... تا الان من رو چند بار به مرگ تهدید کرده بودن و همین تهدید ها باعث دعوا بین کوک و ته میشد ...درباره من و ته باید بگم سه ماهی هست با هم یواشکی قرار میزاریم ...این به مرگ تهدید شدن های منم به همین خاطر و بود و دعوا بین اون دو تا هم که ...دیگه نگم بهتره رفتم سمت اقامتگاه پرنس کیم که...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN
پارت نهم
___________
@جواب منو بده ...ا.ت رو دوست داری ؟!
_اره دوست دارم خب که چی؟!
@....
@فکر کردی کی هستی هاا ؟!
_چی میگی معلوم هست ؟!
@هه فکر کردی چون دوسش داری میتونی ا.ت رو هم داشته باشی ؟! ....دوست داشتن تو نسبت به ا.ت جون ا.ت رو به خطر میندازه ....میدونی اگر بفهمن تو ا.ت رو دوست داری قبایل دیگه چیکار میکنن ؟! هاا (داد)
_هی ...صدات رو برای من بالا نبر
@فکر کنم آنقدری حالیت باید بشه که تو باعث میشی ا.ت در خطر بیافته ....خیلی مغروری که به خاطر دوست داشتنت جون یکی رو به خطر میندازی
_برو بیرون
@بهتره از ا.ت فاصله بگیری
_من به نظر تو نیاز ندارم ...حالا هم گمشو برو بیرون تا نگفتم ببرنت
کوک از داخل اتاق رفت بیرون
یعنی چی ؟! من بهش آسیب میزنم ؟! اصلا چرا یه دفعه این رو گفت ؟! ن،نکنه کوک هم ا.ت رو دوست داشته باشه ؟!... اصلا چرا امروز رفتن اون پشت ...نکنه...نه نه امکان نداره ...ا.ت که کوک رو دوست نداره ...
تو افکار خودش بود که در اتاق باز شد و یه نفر اومد داخل
_مگه نگفتم گمشو بیرونن (داد)
+ته،تهیونگ ؟! ..چیشده؟!
_ا،ا.ت تویی ؟!
+پس فکر کردی کیه؟!
_هیشکی
+کوک چرا عصبانی بود ؟!
_تو کوک رو دیدی؟!
+گفتم کوک چرا عصبانیه؟!
_مهمه؟!
+تهیونگگ (عصبانی)
_باهاش دعوام شد ...و بقیه شم نمیخواد تو بدونی
+پوفف
داشت میرفت بیرون که
_اون وسیله ها چین دستت ؟!
+برای تولد کوک گرفتم ...فردا شب تولدشه
...
چییی !؟ برای تولد کوک ؟! ولی ...چند روز پیش تولد من بود و اون هیچکاری نکرد
_پس چرا برای تولد من هیچ کاری نکردی ؟!
+تو خانوادت پیشت بودن ...در ضمن کوک تازه اومده اینجا هنوز با همه رفیق نشده فقط من و تو رو داره و از خانوادش دوره ...منم گفتم یه تولد براش بگیرم
_دوسش داری ؟!
+کی رو ؟!
_ج،جونگکوک رو
+ من و اون با هم رفیقیم ...فهممیدی ؟!...لطفاً تو دیگه شروع نکن
_باشه ...خوشبگذره بهتون
+هی تو هم قراره بیای ...از طرف تو هم براش کادو گرفتم
_ولی...
+بیا دیگه
_باشه میام
(گایز هیچ اتفاق خاصی نیفتاد برای همین چون حوصله بر نشه چند ماه میریم جلو )
پرش زمانی به شیش ماه بعد
تو این شیش ماه کوک و ته شاید میشه گفت خیلی دعوا کردن ولی باز هم دوست های صمیمی هم بودن رابطه بینشون عالی بود .... تا الان من رو چند بار به مرگ تهدید کرده بودن و همین تهدید ها باعث دعوا بین کوک و ته میشد ...درباره من و ته باید بگم سه ماهی هست با هم یواشکی قرار میزاریم ...این به مرگ تهدید شدن های منم به همین خاطر و بود و دعوا بین اون دو تا هم که ...دیگه نگم بهتره رفتم سمت اقامتگاه پرنس کیم که...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN
۱۰.۱k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.