از پشت این پنجره ها، کودکی را میبینم که دستان کوچک سرمازد
از پشت این پنجره ها، کودکی را میبینم که دستان کوچک سرمازده اش را در میان دستان گرم پدربزرگ پنهان کرده، پاورچین پاورچین از روی برف های تازه قدم بر می دارد
بر می گردد و پشت سرش را می نگرد
جایی که رد پایش با برف دوباره پوشیده شده
انگار نه انگار عابری از رویشان عبور کرده
خاصیت برف این است
همه چیز را در خودش پنهان می کند
تمام دلخستگی های عابران کوچه ها را
تمام دردودل های پشت پنجره ها را
خاصیت برف سکوت است
انگار همه چیز را در خودش حبس می کند
نفسش که بگیرد آب میشود
تمام کوچه پس کوچه ها را زیر پا میگذارد و می رود
رفتن حکمت آرام ماندن است....
بر می گردد و پشت سرش را می نگرد
جایی که رد پایش با برف دوباره پوشیده شده
انگار نه انگار عابری از رویشان عبور کرده
خاصیت برف این است
همه چیز را در خودش پنهان می کند
تمام دلخستگی های عابران کوچه ها را
تمام دردودل های پشت پنجره ها را
خاصیت برف سکوت است
انگار همه چیز را در خودش حبس می کند
نفسش که بگیرد آب میشود
تمام کوچه پس کوچه ها را زیر پا میگذارد و می رود
رفتن حکمت آرام ماندن است....
۴.۳k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.