زمین و چنگ میزد سریع رفتم تو اون اتاقه سمتش رفتم چرا اینج
_زمین و چنگ میزد سریع رفتم تو اون اتاقه سمتش رفتم چرا اینجوری میکنی ؟
+نمیتونستم حرف بزنم افتادم بغلش بیهوش شدم
_افتاد بغلم بیهوش شد ا.تتتت چی شد ؟
بلندش کردم بردم اتاق خودم و به دکتر زنگ زدم
دکتر سریع اومد
_بببین چه مرگشه
=چشم وای ارباب
_با تعجب نگاش کردم چی شده
=چی شده ایشون تنگی نفس دارن
_چ.چی
=بفرمایید این اسپر رو بگیرید برای بیمار وقتی تنفس کم شد از این استفاده کنید شانس اوردین که زندس
_م.ممنون
دکتر رفت و رفتم پایین به فکر فرو رفتم
۱ساعت بعد
+چشمام و باز کردم رو جامنشستم به اتفاق های چند ساعت پیش فکر کردم رفتم اب زدم صورتم و رفتم پااین تا غذا درست کنم
_بیدار شدی
+بله
_میگ..
+میرم غذا درست کنم ببخشید دردسر درست کردم با اجاره رفتم سوشی و جاجانگمیون درست کردم رو میز چیدم و رفتم تو هال ارباب غذا امادس ( من غذا نمیخوردم فقط تو اتاقم یه بیسکویت بود )
_برو الان میام
+ببخشید من نمیخورم تو اتاقم بیسکویت دارم با اجازه
_یعنی چی ؟ چرا هیچی نمیخوره ؟
+اصلا میل نداشتم به خوردن
_دست پختش خیلی خوب بود غذا رو تموم کردم که دیدم اومد و جمع کرد ا.ت
+ارباب معذرت میخوام بابت رفتار امروزم باجازه
_اصلا نمیخواستماینو بگم وای خدا چرا اینجویهه
که دیرم بعد ۱۰ دقیقه حاضر شره میخواد بره بیرون
_کجا؟
+ببخشید نیاز دارم تنها باشم
_گمشو
+چشم
+رفتم بیرون که از شانس خوبم بارون گرفت و رعد و برق از خونه خیلی دور شدهوبودم به دیوار تکیه دادم و گریه میکردم
_رفت بعد چند دقیقه بارون زد نگران شدم
وایسا براچی نگران اون هرزس
رفتم خوبیدم
+نمیتونستم حرف بزنم افتادم بغلش بیهوش شدم
_افتاد بغلم بیهوش شد ا.تتتت چی شد ؟
بلندش کردم بردم اتاق خودم و به دکتر زنگ زدم
دکتر سریع اومد
_بببین چه مرگشه
=چشم وای ارباب
_با تعجب نگاش کردم چی شده
=چی شده ایشون تنگی نفس دارن
_چ.چی
=بفرمایید این اسپر رو بگیرید برای بیمار وقتی تنفس کم شد از این استفاده کنید شانس اوردین که زندس
_م.ممنون
دکتر رفت و رفتم پایین به فکر فرو رفتم
۱ساعت بعد
+چشمام و باز کردم رو جامنشستم به اتفاق های چند ساعت پیش فکر کردم رفتم اب زدم صورتم و رفتم پااین تا غذا درست کنم
_بیدار شدی
+بله
_میگ..
+میرم غذا درست کنم ببخشید دردسر درست کردم با اجاره رفتم سوشی و جاجانگمیون درست کردم رو میز چیدم و رفتم تو هال ارباب غذا امادس ( من غذا نمیخوردم فقط تو اتاقم یه بیسکویت بود )
_برو الان میام
+ببخشید من نمیخورم تو اتاقم بیسکویت دارم با اجازه
_یعنی چی ؟ چرا هیچی نمیخوره ؟
+اصلا میل نداشتم به خوردن
_دست پختش خیلی خوب بود غذا رو تموم کردم که دیدم اومد و جمع کرد ا.ت
+ارباب معذرت میخوام بابت رفتار امروزم باجازه
_اصلا نمیخواستماینو بگم وای خدا چرا اینجویهه
که دیرم بعد ۱۰ دقیقه حاضر شره میخواد بره بیرون
_کجا؟
+ببخشید نیاز دارم تنها باشم
_گمشو
+چشم
+رفتم بیرون که از شانس خوبم بارون گرفت و رعد و برق از خونه خیلی دور شدهوبودم به دیوار تکیه دادم و گریه میکردم
_رفت بعد چند دقیقه بارون زد نگران شدم
وایسا براچی نگران اون هرزس
رفتم خوبیدم
۷۳.۲k
۰۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.