دلم میخاد بنشینی رو به روم

دلم میخاد بنشینی رو به روم
درست رو به روم...
به فاصله ی کمتر از نیم متر!
یه جوری که نفس هات به صورتم بخوره
هی تند تند با عصبانیت حرف بزنی
هی اخم کنی... رو برگردونی... سرم غر بزنی
من هم با یه لبخند کج ساکت باشم و با حوصله گوش بدم
بعد که آروم شدی دستمو دورت حلقه کنم
سرمو بزارم رو کمرت بگم
_خب... ادامه بده
اینجوری که اخم میکنی
قلبم برات تند تر میزنه!
میدونی... راستش... من...
دعوای با تو رو...
به آشتی با بقیه ترجیح میدم

🍂
دیدگاه ها (۰)

#عکسنوشته

#عکس_نوشته

باید که لهجه‌ی کهنم را عوض کنماین حرفِ مانده در دهنم را عوض ...

تقدیر بود... پای کسی در میان نبودآن روزها که صحبتی از این و ...

My sweet trouble 23✨تمام مسیر برگشت رو داشتم فکر می‌کردم که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط