خون اشام من
خون اشام من
part8
یهو دیدم چشماشو بسته و چسبیده به سینم اوخدا چقدر کیوته نه نه جونگکوک چی داری میگی پرواز کردم داشتیم به سمت قلعه اقای لی حرکت میکردیم
_تو از من نمیترسی
+نه چرا بترسم
_من یه خوناشمم و تو یه انسانی به راحتی میتونم بکشمت
+خب تو که اینکارو نمیکنی؟
_نه نمیکنم....رسیدیم
+وایییی چه قلعه ی بزرگی
_از قلعه من بزرگتر نیست
+باشه حالا حسودی نکن
_دستتو بده به من
+چرا
_گفتم که نقش دوست دخترمو باید بازی کنی
+اها باشه بیا(دستشو گذاشت تو دست جونگکوک)
_بریم
(علامت اقای لی ₩)(علامت دختر اقای لی (یورا)€
₩سلام بر جونگکوک چطوری
_سلام اقای لی
€سلام چاگیا
ویو ا/ت
جونگکوک داشت با یکی به نام اقای لی حرف میزد که یه دختره به جونگکوک گفت چاگیا نمیدونم چرا ولی عصبی شدم
_یورا لطفا به من نگو چاگیا
€عه جونگکوکی خب بالاخره دوست دخترتم
+کی گفته تو دوست دخترشی
€من گفتم اصلا تو کی هستی
+من....
_دوست دخترمه
€چی اما اما
_اما نداریم برو کنار تولدتم تبریک میگم
ویو ا.ت
خیلی خوشم اومد که ازم دفاع کرد و زد تو دهن اون دختره پرو
_مواظب باش
+چی
_گفتم مواظب باش یورا خیلی کینه ایه ممکنه بلایی سرت بیاره الانم من باید برم باچندتا خون شام حرف بزنم اگه اذیتت کرد جیغ بزن
+با..باشه
جونگکوک رفت منم نشسته بودم که یه خدمتکار اومد سمتم و یه جام بهم تعارف کرد منم فکر کردم نوشیدنی ورداشتمش خیلی قرمز بود نزدیک لبم کردم بخورمش که یهو....
part8
یهو دیدم چشماشو بسته و چسبیده به سینم اوخدا چقدر کیوته نه نه جونگکوک چی داری میگی پرواز کردم داشتیم به سمت قلعه اقای لی حرکت میکردیم
_تو از من نمیترسی
+نه چرا بترسم
_من یه خوناشمم و تو یه انسانی به راحتی میتونم بکشمت
+خب تو که اینکارو نمیکنی؟
_نه نمیکنم....رسیدیم
+وایییی چه قلعه ی بزرگی
_از قلعه من بزرگتر نیست
+باشه حالا حسودی نکن
_دستتو بده به من
+چرا
_گفتم که نقش دوست دخترمو باید بازی کنی
+اها باشه بیا(دستشو گذاشت تو دست جونگکوک)
_بریم
(علامت اقای لی ₩)(علامت دختر اقای لی (یورا)€
₩سلام بر جونگکوک چطوری
_سلام اقای لی
€سلام چاگیا
ویو ا/ت
جونگکوک داشت با یکی به نام اقای لی حرف میزد که یه دختره به جونگکوک گفت چاگیا نمیدونم چرا ولی عصبی شدم
_یورا لطفا به من نگو چاگیا
€عه جونگکوکی خب بالاخره دوست دخترتم
+کی گفته تو دوست دخترشی
€من گفتم اصلا تو کی هستی
+من....
_دوست دخترمه
€چی اما اما
_اما نداریم برو کنار تولدتم تبریک میگم
ویو ا.ت
خیلی خوشم اومد که ازم دفاع کرد و زد تو دهن اون دختره پرو
_مواظب باش
+چی
_گفتم مواظب باش یورا خیلی کینه ایه ممکنه بلایی سرت بیاره الانم من باید برم باچندتا خون شام حرف بزنم اگه اذیتت کرد جیغ بزن
+با..باشه
جونگکوک رفت منم نشسته بودم که یه خدمتکار اومد سمتم و یه جام بهم تعارف کرد منم فکر کردم نوشیدنی ورداشتمش خیلی قرمز بود نزدیک لبم کردم بخورمش که یهو....
۱۰.۴k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.