گاهی زندگی مثل روزی بارانی میماند که هیچ چیز جز سرپناه م

گاهی زندگی مثل روزی بارانی می‌ماند که هیچ چیز جز سرپناه موقت آرامت نمی‌کند.
اشک‌ها فریادهایی هستند که هیچ واژه‌ای توان بیانشان را ندارد، و قلب در سکوت خود با طوفان‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.
اما گاهی یک لحظه، یک لمس یا یک حضور آرام، بدون نیاز به هیچ کلمه‌ای، می‌تواند همان جرقه‌ی امید باشد که تاریکی را روشن می‌کند.
در این لحظه‌هاست که می‌فهمیم آرامش واقعی، نه در دنیا، نه در حرف‌ها، بلکه در حس امنیتیست که به روح داده می‌شود؛ حسِ پذیرفته شدن، حسِ دیده شدن، و حسِ بی‌قید و شرط بودن...
حتی وقتی همه چیز فرو می‌ریزد، باز هم می‌توان نفس کشید و دوباره زنده شد.

---- مجله احساسات شگفت انگیز ----

#احساسات #آغوش #آدم_امن #عشق #علاقه #ابراز_احساسات #ابراز_علاقه #عاشقانه #همدم
دیدگاه ها (۱۲)

گاهی نگاهت می‌افته به یه پیرمرد که با لبخندش، تموم غصه‌های د...

او را نمی‌بینید، اما حضورش در هر قاب پیداست...دختری که پشت د...

گاهی خداحافظی، نه از بی‌ عشقیست و نه از خستگی...از ترسیست که...

می‌گویند عاقل باش، حسابگر باش، منطقی تصمیم بگیر...اما میان ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط