فیک: گودال
فیک: گودال
part⁴⁸
به سمت طرف برگشتن که با الیکا روبهرو شدن
با پاکتی در دست به سمتشون میآمد
" سوار شو "jk
" داره میاد پیشت "a.t
" گفتم سوار شو "jk
" ولی ... "a.t
" سوار میشی یا نه! "jk
در ماشین باز کرد و به داخل نشست
ماشین روشن کرد ولی الیکا پاک به سمت ماشین جئون پرتاب کرد
" برو ببین باهات چیکار داره "a.t
" کاری نداره "jk
ضربهای به شیشه ماشین وارد شد
" بیا پایین "
"برو رَد کارت "jk
" بیا پایین کارم باهات واجبه "
در ماشین باز کرد و خارج شد
کمی دور از ماشین ایستادن
کل مدتی که بیرون بودن فقط الیکا حرف میزد
پاکت نامه از کیفش بیرون آورد و روبهروی جئون گرفت
نامه ازش گرفت و شروع به خوندنش کرد
نامه داخل جیبش گذاشت و به سمت ماشین حرکت کرد
" منتظرتم "
در ماشین باز کرد و حرکت کرد
" به من مربوط نیست ولی خیلی کنجکاوم که بودنم چی میگفت "a.t
" مهم نیست "jk
" ... باش "a.t
"[یعنی بهش چی گفته؟ ... اون نامه چی بود؟ ... وای خدا دارم از فضولی میمیرم]"a.t
_شب_
" چرا نشستین؟ بلند شید آماده شید دیگه "V
" آماده شیم؟ برای چی؟ "a.t
" مگه نگفتم؟ "V
" چیزی به ما نگفتی "jin
" آقای اشیکاگا سهم دار قدیمی شرکت به مناسبت دهیم سالگرد تاسیس شرکتش یه جشن گرفته و همه هم دعوت کرده، میخواستم صبح بگم ولی مثل اینکه یادم رفته "V
" همون ژاپنیه؟ "jimin
" اره "V
" بعد چند سال بلخره میتونم لپاشو بکشم "jin
" هعهع چی؟ لپ هاشون بکشی؟ دیونهای؟ "a.t
" یه مَن لپ داره ، اینقدر سفید نرمه "jin
" خخخخ دیونه "a.t
" زودباشید بلند شید آماده شید "V
" باش "jimin
همگی بلند شد و به سمت اتاق هاشون رفتن
part⁴⁸
به سمت طرف برگشتن که با الیکا روبهرو شدن
با پاکتی در دست به سمتشون میآمد
" سوار شو "jk
" داره میاد پیشت "a.t
" گفتم سوار شو "jk
" ولی ... "a.t
" سوار میشی یا نه! "jk
در ماشین باز کرد و به داخل نشست
ماشین روشن کرد ولی الیکا پاک به سمت ماشین جئون پرتاب کرد
" برو ببین باهات چیکار داره "a.t
" کاری نداره "jk
ضربهای به شیشه ماشین وارد شد
" بیا پایین "
"برو رَد کارت "jk
" بیا پایین کارم باهات واجبه "
در ماشین باز کرد و خارج شد
کمی دور از ماشین ایستادن
کل مدتی که بیرون بودن فقط الیکا حرف میزد
پاکت نامه از کیفش بیرون آورد و روبهروی جئون گرفت
نامه ازش گرفت و شروع به خوندنش کرد
نامه داخل جیبش گذاشت و به سمت ماشین حرکت کرد
" منتظرتم "
در ماشین باز کرد و حرکت کرد
" به من مربوط نیست ولی خیلی کنجکاوم که بودنم چی میگفت "a.t
" مهم نیست "jk
" ... باش "a.t
"[یعنی بهش چی گفته؟ ... اون نامه چی بود؟ ... وای خدا دارم از فضولی میمیرم]"a.t
_شب_
" چرا نشستین؟ بلند شید آماده شید دیگه "V
" آماده شیم؟ برای چی؟ "a.t
" مگه نگفتم؟ "V
" چیزی به ما نگفتی "jin
" آقای اشیکاگا سهم دار قدیمی شرکت به مناسبت دهیم سالگرد تاسیس شرکتش یه جشن گرفته و همه هم دعوت کرده، میخواستم صبح بگم ولی مثل اینکه یادم رفته "V
" همون ژاپنیه؟ "jimin
" اره "V
" بعد چند سال بلخره میتونم لپاشو بکشم "jin
" هعهع چی؟ لپ هاشون بکشی؟ دیونهای؟ "a.t
" یه مَن لپ داره ، اینقدر سفید نرمه "jin
" خخخخ دیونه "a.t
" زودباشید بلند شید آماده شید "V
" باش "jimin
همگی بلند شد و به سمت اتاق هاشون رفتن
۱۰.۴k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.